عنوان مقاله :
ارزيابي رويكردهاي تركيبي براي تعريف ديتوم در پايش شبكه هاي ژئودتيكي كلاسيك
پديد آورندگان :
بني مصطفوي ، زهرا دانشگاه تهران پرديس دانشكده هاي فني - دانشكده مهندسي نقشه برداري و اطلاعات , فرزانه ، سعيد دانشگاه تهران پرديس دانشكده هاي فني - دانشكده مهندسي نقشه برداري و اطلاعات , شريفي ، محمدعلي دانشگاه تهران پرديس دانشكده هاي فني - دانشكده مهندسي نقشه برداري و اطلاعات
كليدواژه :
روش زير نمونه چندگانه , Msplit , روش هاي تركيبي , سرشكني همزمان دو اپك زماني , نقاط ناپايدار , كنترل شبكه هاي ژئودتيك
چكيده فارسي :
تجزيه و تحليل رفتار سازههاي مهندسي از جمله فعاليت هاي مهم در ژئودزي است چرا كه هرگونه ارزيابي نادرست از جابجاييها، ميتواند تاثيرات مرگباري داشته باشد. براي يافتن ميزان تغيير شكل ايجاد شده در يك سازه بر اثر عوامل مختلف، ابتدا بايد به برآورد جابجايي نقاط آن سازه پرداخت. بدين منظور از دو روش مقاوم[1] و غيرمقاوم[2] كه بر نتايج سرشكني مشاهدات اپكها استوار هستند، استفاده ميشود. روش حداقل سازي نرم [3]L1 و سرشكني تكراري وزن دار دو اپك زماني[4]، از جمله روش هاي مقاوم هستند كه با حداقل سازي نرم اول و دوم، بردار جابجايي را محاسبه مي كنند. تجزيه و تحليل جابجاييها بر حسب ميزان دخالت نقاط در محاسبات، به دو گروه تك نقطهاي و تركيبي[5] تقسيم ميشوند. در روشهاي تك نقطهاي تعيين ديتوم در پايش شبكه هاي ژئودتيك كلاسيك، روش سرشكني همزمان دو اپك زماني[6] ، به عنوان روش بهينه در نظر گرفته ميشود. يكي از مشكلات اساسي اين روشها وابستگي شديد آن ها به هندسهي شبكه است كه مانع از كشف همهي نقاط ناپايدار و افزايش ميزان خطا در محاسبات خواهد شد. در اين تحقيق، استفاده از روشهاي تركيبي به عنوان جايگزين مناسبي براي اين روشها معرفي ميگردد. تفاوت اين روش ها با روش هاي تك نقطه اي، در بررسي تمامي نقاط شبكه ي ژئودتيك بشكل يك جا و كشف نقاط ناپايدار در بين آن ها است. هدف اين تحقيق بررسي موفقيت روشهاي تركيبي در جهت كشف نقاط ناپايدار و مقايسهي موفقيت آنها با روش سرشكني همزمان دو اپك زماني و انتخاب روش بهينه ميباشد. در اين راستا بر مبناي مشاهدات يك شبكه شبيهسازي شده و ايجاد حالتهاي مختلف جابجايي، بهترين روش انتخاب گرديد سپس روش پيشنهادي بر روي مشاهدات واقعي سد جاميشان، واقع در جنوب غرب شهرستان سقز، واقع در كرمانشاه، پيادهسازي شد. با وجود توانايي روش سرشكني همزمان دو اپك زماني در كشف نقاط ناپايدار، اين روش برخلاف روش زيرنمونه چندگانه تفاضلات طولي[7]، نتوانسته است همواره تمامي نقاط ناپايدار را تشخيص دهد. روش زيرنمونه چندگانه با تفاضلات داده هاي طولي، با درصد 100 به 70، 100 به 87.5 و 100 به 87.5، در مقابل روش سرشكني همزمان دو اپك زماني، توانست موفقيت بهتري را بدست آورد. بنابراين روش زيرنمونه چندگانه تفاضلات طولي به عنوان بهترين روش انتخاب شده است.
عنوان نشريه :
اطلاعات جغرافيايي سپهر
عنوان نشريه :
اطلاعات جغرافيايي سپهر