بررسي اثر تاج پوشش جنگل در دو حالت با برگ (leafon) و بدون برگ (leafoff) بر داده هاي PALSAR2 به منظور برآورد زيتوده در جنگل هاي هيركاني

با توجه به اهميت عوامل بيوفيزيكي جنگل و پايش تغييرات آنها براي مديريت جنگل ها، توسعه مدل هاي صحيح براي برآورد اين عوامل ضروري است. با در نظر گرفتن محدوديت هاي آماربرداري هاي زميني، استفاده از روش هاي سنجش از دور براي برآورد اين عوامل ارجح است. استفاده از داده هاي رادار به صورت محدود در جنگل هاي هيركاني براي برآورد زيتوده استفاده شده است. در مطالعه حاضر، پتانسيل داده هاي پلاريمتري PALSAR-2 براي برآورد زيتوده در جنگل هاي هيركاني بررسي شد. آماربرداري در چهار رويش گاه مختلف شامل جنگل حفاظت شده، جنگل طبيعي، جنگل تخريب شده و جنگل كاري آميخته انجام و مقدار زيتوده در پلات هاي آماربرداري محاسبه شد. پس از استخراج داده هاي PolSAR با استفاده از تصاوير اخذ شده در فصل بهار و زمستان، ميزان و نوع رابطه آن ها با زيتوده بررسي شد. نتايج نشان داد طبقه بندي جنگل هاي مورد مطالعه براساس محدوده زيتوده و درصد تاج پوشش براي توسعه مدل ها ضروري است به گونه اي كه براي هر نوع خاص جنگل، نوع متفاوتي از مشخصه هاي پلاريمتري كارايي دارند. همچنين نتايج نشان داد داده هاي حاصل از تصاوير اخذ شده در فصل بهار در حالت بابرگ تاج پوشش ارتباط مناسب تري با زيتوده دارند. نتايج مدل سازي با استفاده از رگرسيون خطي چندگانه نشان داد مولفه هاي حاصل از تجزيه پلاريمتري براي برآورد زيتوده مناسب تر عمل مي كنند و براي هر رويشگاه، مشخصه هاي متفاوتي قابل استفاده هستند.  نتايج كلي اين مطالعه و مقايسه آن با مطالعات ديگر بيانگر آن است كه طبقه بندي پوشش درختي براساس ميزان زيتوده (حجم) در هكتار، وضعيت تاج پوشش و همچنين وضعيت توپوگرافي منطقه به منظور توسعه مدل هاي برآورد زيتوده ضروري به نظر مي رسد. همچنين نتايج نشان داد براي رويشگاه هاي مختلف با مشخصات و خصوصيات متفاوت نوع خاصي از داده هاي پلاريمتري با زيتوده همبستگي نشان مي دهد.