عنوان مقاله :
اثربخشي برنامه تمرينات ادراكي ـ حركتي جانستون و رامون بر ارتقاي مهارتهاي حركتي درشت كودكان با آسيب بينايي: يك مطالعه كنترلشده تصادفي
پديد آورندگان :
ميرزايي ، هوشنگ دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه كاردرماني , حسيني ، علي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه كاردرماني , رياضي ، عباس دانشگاه علومپزشكي ايران - دانشكده اپتومتري، مركز تحقيقات دانشكده توانبخشي - گروه اپتومتري , قاسمي فرد ، فاطمه دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه كاردرماني , جعفري عوري ، مهدي دانشگاه علومپزشكي بقيه الله - گروه پرستاري , حسين زاده ، سمانه دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه آمار , هوشمندزاده ، نرگس دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه كاردرماني
كليدواژه :
كودكان , ادراكي ـ حركتي , مهارت حركتي , آسيب بينايي , كودكان , كاردرماني
چكيده فارسي :
اهداف يكپارچگي حواس مختلف با يكديگر در قالب فعاليتهاي ادراكي ـ حركتي ميتواند به ارتقاي حوزههاي مختلف رشد فيزيكي، ادراكي، شناختي و اجتماعي منجر شود. كاهش دريافت محركات بينايي در كودكان با آسيب بينايي، رشد مهارتهاي حركتي از قبيل مهارتهاي حركتي درشت را با مشكل مواجه ميكند. مطالعات محدودي در زمينه مداخلات حركتي در اين كودكان انجام شده است و چارچوب مشخصي در ارائه تمرينات نداشته است. هدف پژوهش حاضر بررسي اثربخشي برنامه درماني ادراكي ـ حركتي مبتني بر پروتكل جانستون و رامون بر ارتقاي مهارتهاي حركتي درشت كودكان 107ساله با آسيب بينايي است. روش بررسي در اين مطالعه كارآزمايي باليني، از 140 كودك 107 سال با آسيب بينايي در مدارس نابينايان و كمبينايان شهر تهران شامل مدرسه نرجس (دخترانه)، خزائلي و محبي (پسرانه)، 24 كودك داراي معيارهاي ورود به مطالعه بودند و با تخصيص تصادفي به صورت 1:1 به دو گروه آزمايش و كنترل تقسيم شدند. برنامه ادراكي ـ حركتي بر مبناي پروتكل درماني جانستون و رامون طراحي شد و با توافق بالاي 75 درصدي پانل خبرگان كه متشكل از 4 نفر از اعضاي دپارتمان كار درماني دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي و 1 نفر اپتومتريست دانشگاه علوم پزشكي بقيهالله بود، تأييد شد. گروه آزمايش اين برنامه را به مدت دو ماه، هفتهاي سه جلسه 45دقيقهاي (24 جلسه) دريافت كردند. مهارتهاي حركتي درشت هر دو گروه در سه مرحله پيشآزمون، پسآزمون و يك ماه بعد، بدون دريافت مداخله به منظور پيگيري، به وسيله نسخه دوم آزمون عملكرد حركتي كودكان (2MABC)؛ خردهآزمونهاي گرفتن و هدفگيري و تعادل و نسخه دوم آزمون مهارتهاي حركتي درشت (2TGMD) و خرده آزمونهاي جابهجايي و كنترل شيء سنجيده شد. تحليل دادهها با آزمونهاي شاپيرو ويلك، فريدمن، منويتني، بونفروني و معادلات برآورد تعميم يافته و به وسيله نسخه 22 نرم افزار SPSS انجام گرديد. سطح معنيداري نيز 5 درصد لحاظ شد. يافتهها در گروه آزمايش و كنترل (بهترتيب)، كودكان با ميانگين سني 1/1 ±9/2 و 1/2 ± 8/3 حضور داشتند. ميانگين و انحراف معيار خردهآزمون گرفتن و هدفگيري گروه آزمايش در آزمون 2MABC، از 2/82 ±4/17 در پيشآزمون به 1/95 ±11/17 در پسآزمون و 1/62 ±10/92 در پيگيري رسيده است، ولي در گروه كنترل اين عدد از 2/79 ±3/83 در پيشآزمون به 3/08 ± 4/25 و 2/93 ± 4/67 در پسآزمون و پيگيري رسيده است. ميانگين و انحراف معيار خردهآزمون تعادل گروه آزمايش در آزمون MABC2، از 2/42 ± 6/25 در پيشآزمون به 2/13 ±10 در پسآزمون و 2/19 ± 9/92 در پيگيري رسيده است؛ درحاليكه در گروه كنترل اين تغييرات از 3/09 ± 0/50 در پيشآزمون به 3/46 ± 3/83 و 3/36 ± 4 در پسآزمون و پيگيري تغيير يافته است. ميانگين و انحراف معيار خردهآزمون جابهجايي گروه آزمايش در آزمون TGMD2، از 9/34 ± 40/92 در پيشآزمون به 1/17 ± 47/58 در پسآزمون و 1/08 ± 47/42 در پيگيري رسيده است و در گروه كنترل اين متغير از 12/92 ± 35/83 در پيشآزمون به 13/17 ± 36/83 و 13/24 ± 37/67 در پسآزمون و پيگيري افزايش يافته است. ميانگين و انحراف معيار خردهآزمون كنترل شيء گروه آزمايش در ارزيابي آزمون 2TGMD از 14/74 ± 32/50 در پيشآزمون به 1/24 ± 47/50 در پسآزمون و 1/15 ± 47/66 در پيگيري افزايش يافته است؛ درحاليكه در گروه كنترل اين متغير از 12/93 ± 29/25 در پيشآزمون به 12/89 ± 30/17 و 34/ 13 ± 30/08 در پسآزمون و پيگيري رسيده است. در گروه آزمايش اغلب مهارتهاي حركتي درشت افزايش معنيداري داشت (05/P 0). در آزمون 2-MABC، خردهآزمونهاي گرفتن-هدفگيري و تعادل و در آزمون 2-TGMD، خردهآزمون كنترل شيء افزايش معنيداري نسبت به قبل از مداخله و گروه كنترل داشتند (P 0/05) كه اين افزايش تا يك ماه بعد از مداخله باقي ماند. در آزمون 2TGMD، خردهآزمون جابهجايي در هيچكدام از گروهها تغيير معناداري نسبت به قبل از مداخله نداشت (P 0/05). نتيجهگيري به نظر ميرسد استفاه از اين برنامه درماني ادراكي حركتي بتواند در ارتقاي مهارتهاي حركتي درشت كودكان با آسيب بينايي تأثير ماندگاري داشته باشد؛ بنابراين پيشنهاد ميشود در كارهاي تحقيقاتي ديگر از اين برنامه در كودكان با آسيب بينايي استفاده شود.