ارائه چارچوب تحليل سيستماتيك فرايند توليد تا مصرف كالاهاي ورزشي ايراني

اين پژوهش با هدف ارائه چارچوبي براي تحليل سيستماتيك فرايند توليد تا مصرف كالاهاي ورزشي ايراني انجام شده است. روش پژوهش از نوع كيفي با رويكرد تحليل سيستماتيك بود. جامعه آماري شامل دو بخش جامعه انساني (مديران و كارشناسان شركت‌هاي توليدي ورزشي، اساتيد اقتصاد و بازاريابي ورزشي، فروشنده‌هاي فروشگاه‌هاي ورزشي، مديران بازاريابي و بازارياب‌هاي محصولات ورزشي) و جامعه اطلاعاتي بود. نمونه آماري به تعداد قابل‌كفايت برمبناي اشباع نظري و به‌صورت هدفمند و در دسترس، نمونه گيري شدند و از آن‌ها نظرخواهي شد (22 نفر و 54 سند). ابزارهاي پژوهش شامل مطالعه كتابخانه اي نظام مند و مصاحبه نيمه‌ساختاريافته بود. روايي ابزار با استفاده از روش هاي روايي سنجي كيفي مطلوب ارزيابي شد (روايي محتوايي، ضريب كاپا). از روش كدگذاري و چارچوب بندي مفهومي براي تحليل يافته ها استفاده شد. چارچوب تحليلي ارائه‌شده شامل شش فاز محيط، مديريت، توليد، توزيع، مصرف و پيامد بود؛ به‌طوري‌كه دربرگيرنده نُه منظر كلي شامل محيط بين الملل، محيط داخلي، مديريت راهبردي، كارآمدسازي توليد، سازمان‌دهي توزيع داخلي، توسعه صادرات، توسعه مصرف داخلي، زمينه يابي مصرف خارجي و توسعه پايدار بود. مدل مفهومي برخاسته از چارچوب كُدها به‌صورت يك سيستم فرايندي از توليد تا مصرف (از محيط به پيامد) ترسيم شد. به‌طوركلي، نتايج پژوهش نشان داد كه عوامل تعيين‌كننده در رونق‌بخشي بازار محصولات ورزشي ايراني به حوزه خاصي مانند سيستم توليد، بازاريابي يا فرهنگ مصرف‌كنندگان محدود نيست؛ بلكه در فرايند توليد تا مصرف جاري است و هر مرحله نيازمند راهبردي ويژه است.