شماره ركورد :
1169847
عنوان مقاله :
اثر 8 هفته تمرين مقاومتي و تركيبي مقاومتي-استقامتي بر پاسخ‌هاي phospho-mTOR و phospho-p70S6K در عضله اسكلتي موش صحرايي
پديد آورندگان :
سنگدويني ، مرتضي دانشگاه گلستان - دانشكده علوم انساني - گروه علوم ورزشي , فلاح محمدي ، ضياء دانشگاه مازندران - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي - گروه فيزيولوژي ورزشي , اولادنبي ، مرتضي دانشگاه علوم پزشكي گلستان - مركز تحقيقات ناهنجاري‌هاي مادرزادي - گروه ژنتيك پزشكي
از صفحه :
43
تا صفحه :
49
كليدواژه :
تمرين تركيبي , هايپرتروفي عضلاني , mTOR , p70S6K
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: هايپرتروفي عضلاني ناشي از فعاليت ورزشي از طريق افزايش مقدار سنتز پروتئين عضله كه از مسيرهاي سيگنالينگ مولكولي تنظيم مي‌شود؛ اتفاق مي‌افتد. راپامايسين در پستانداران (mTOR) يكي از مهم‌ترين عوامل اثرگذار بر هايپرتروفي عضلاني است كه از طريق فسفوريلاسيون پروتئين ريبوزومي 70 كيلو دالتوني S6 كيناز (p70S6K) باعث افزايش سنتز پروتئين در عضله مي‌شود. نتايج درباره اثر تمرين تركيبي بر اين عوامل متناقض است. اين مطالعه به منظور تعيين اثر 8 هفته تمرين مقاومتي و تركيبي مقاومتي-استقامتي بر پاسخ‌هاي phosphomTOR و phosphop70S6K در عضله اسكلتي موش صحرايي انجام شد. روش بررسي: در اين مطالعه تجربي 24 سر موش صحرايي نر نژاد ويستار در سن 8 هفته به طور تصادفي در سه گروه 8 تايي تمرين مقاومتي، تمرين تركيبي مقاومتياستقامتي و كنترل در شرايط يكسان آزمايشگاهي قرار گرفتند. گروه مقاومتي 5 جلسه در هفته و 10 تكرار بالا رفتن از نردبان يك متري با وزنه‌اي آويزان بر دم را اجرا كردند. مقدار بار تمريني هر موش صحرايي بين 80-30 درصد آزمون اضافه بار بيشينه بود كه قبل از هر هفته اندازه‌گيري شد. گروه تركيبي علاوه بر اجراي تمرين مقاومتي و بعد از 5 دقيقه استراحت، تمرين استقامتي كه شامل دويدن روي تردميل با افزايش تدريجي شدت و مدت دويدن در دوره تمريني بود؛ اجرا كردند. به‌طوري كه زمان و سرعت دويدن بر روي تردميل به تدريج از 10 دقيقه و سرعت 9 متر در دقيقه در هفته اول به 60 دقيقه و سرعت 30 متر در دقيقه در هفته پاياني رسيد. 24 ساعت بعد از آخرين جلسه تمرين، عضله خم كننده طويل انگشتان (Flexor Hallucis Longus: FHL) حيوانات استخراج و سطح پروتئين‌هاي pmTOR و pp70S6K با استفاده از روش الايزا مورد بررسي قرار گرفت. يافته‌ها: سطح pmTOR در هر دو گروه تمريني نسبت به كنترل به‌طور معني‌داري بيشتر بود (P 0.05) و تفاوت معني‌داري بين گروه‌هاي تمريني مشاهده نشد. با اين‌حال ميزان pp70S6K فقط در گروه مقاومتي نسبت به گروه كنترل افزايش آماري معني‌داري يافت (P 0.05) نتيجه‌گيري: با توجه به اين كه در گروه تركيبي در مقايسه با گروه مقاومتي، افزايش pmTOR با افزايش pp70S6K همراه نبود؛ مي‌توان نتيجه گرفت كه احتمالاً تمرين تركيبي باعث كاهش پاسخ‌هاي سيگنالينگ اهداف پايين دستي mTOR مي‌شود.
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي گرگان
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي گرگان
لينک به اين مدرک :
بازگشت