عنوان مقاله :
تحليل گفتماني داستان «خانه روشنان» گلشيري با استفاده از نظريه راجر فالر
پديد آورندگان :
عبداللهيان ، حميد دانشگاه اراك , شفيعي ، سميرا دانشگاه تربيت مدرس , زندي ، عاطفه دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
گفتمان , متن , راجر فالر , گلشيري , «خانه روشنان»
چكيده فارسي :
يكي از رويكردهايي كه در نقد داستان از منظر زبان شناختي بسيار متحول شده، نظريه راجر فالر است. اين نظريه آميزه اي از نظريات دستورزبان گشتاري چامسكي و زبان شناسي نقشگراي هاليدي است. ازآنجاكه داستان «خانه روشنان» گلشيري بهشيوه جريان سيال ذهن نوشته شده و فالر نيز معتقد است، در چنين داستان هايي، روساخت به فهم ژرفساخت كمك مي كند، در مقاله حاضر، با روش توصيفيـتحليلي و ابزار كتابخانه اي و با رويكرد زبان شناختي برمبناي نظريه زبان شناختي فالر، داستان «خانه روشنان» تحليل شده است. نتايج اين تحقيق حاكي است نوع گشتار و شيوه جريان سيال در اين اثر باعث بههم ريختگي ساختار نحوي جملات، عدم پيروي از قواعد دستوري، تكرار مرجع ضماير، ايجاد ضرباهنگ و موسيقي در كلام، كاربرد تضادهاي تداعي گر و تكرارهاي مبتني بر تأكيد، سردرگمي مخاطبان، و ايجاد تعليق و تعويق در كلام مي شود. شخصيت اصلي اين اثر، كنشگر و راويانِ جمع، همگي، منفعل و حسيـادراكياند. گويي، نبايد كلامي ضدايدئولوژي غالب متن بر زبان رانند كه باعث برهمخوردن فضاي تك صداي متن شود. گلشيري در اين اثر نيز خواسته مانند بقيه آثارش به مشكلات جامعه نقب بزند و قضاوت هاي مداخله جويانه اش را در متن حاكم كند. از حيث نگاه به متن، نويسنده گاه از منظر بيروني به متن پرداخته و خود را قادر به فهم ادراكات اشخاص داستان ندانسته و گاه از منظر دروني متن را كاويده و گرايش هاي شناختي خود را با متن همگام كرده است. از حيث بازنمود گفتار و انديشه نيز اين اثر هم از گفتار باواسطه (مستقيم آزاد) استفاده كرده است و هم از گفتار بدون واسطه و مستقيم. هردوي اين شيوه ها توانسته تا حد امكان مكنونات دروني و كلامي شخصيت هاي اصلي و فرعي را بازنمايد.
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه خوارزمي
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه خوارزمي