بررسي جامعه شناختي ميزان نوگرايي دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان شوشتر

تحقيق حاضر با هدف بررسي عوامل اجتماعي مرتبط با ميزان نوگرايي در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان شوشتر انجام شد. براي اين كار از ميان جامعه آماري 3158 نفري دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دبيرستان هاي شهر شوشتر در سال تحصيلي 96-1395، تعداد 342 نفر با روش خوشه اي تصادفي انتخاب شدند و پرسشنامه تحقيق را تكميل نمودند. ابزار اصلي گرد آوري تحقيق پرسشنامه اي با 58 گويه شامل خرده مقياس هاي مشخصات عمومي، پايگاه اقتصادي-اجتماعي، اعتقادات ديني و استفاده از رسانه‌هاي مجازي بود كه اعتبار و پايايي آن بررسي و تاييد شد. نمونه گيري با همكاري اداره آموزش و پرورش شهرستان شوشتر با انتخاب تصادفي مدارس انجام شد و با حضور محقق در محل، پرسشنامه ها توزيع و پس از تكميل جمع آوري گرديد. داده هاي بدست آمده از پرسشنامه توسط آزمونهاي آماري همبستگي اسپيرمن و رگرسيون گام به گام توسط نرم‌افزار SPSS در سطح معناداري 05/0 تحليل شد. نتايج نشان داد كه پايگاه اقتصادي - اجتماعي خانواده (016/0=P)، رابطه مثبت وبا دينداري (001/0=P) رابطه معكوس با نوگرايي دارند. در ميان قوميت ها(032/0=P) بيشترين نوگرايي در قوم بختياري و كمترين نوگرايي در قوم عرب بود. اما بين ميزان استفاده از انواع رسانه هاي سنتي و جديد (151/0=P) با نوگرايي رابطه معني داري مشاهده نشد.