تأثيريك مداخله مبتني بر اصول واردن بر شدت سوگ مادران با بارداري از دست رفته

The effect of an intervention based on the Warden's principles on the level of grief in mothers with pregnancy loss

زمينه و هدف: مشاوره سوگ در والديني كه دچار از دست دادن بارداري شده‌اند، مي‌تواند به ايجاد احساس حمايت و امنيت در بروز احساسات دردناك و هموار شدن مسير تكميل فرآيند سوگ منجر شود. مطالعه حاضر با هدف تعيين تأثير مداخله مبتني بر اصول واردن بر شدت سوگ مادران با بارداري از دست رفته انجام شد. مواد و روش ­ها: اين كارآزمايي باليني، در سال 1397 روي 100 مادر كه بارداري خود را از دست داده بودند، در شهر اروميه انجام شد. نمونه ­گيري به‌صورت در دسترس و تقسيم به دو گروه مداخله و كنترل با تخصيص تصادفي به روش بلوكه بندي انجام شد. گروه مداخله 6 جلسه مشاوره فردي بر اساس اصول مشاوره واردن دريافت كردند. براي گروه كنترل مراقبت­هاي معمول اجرا شد. ابزار گردآوري داده ­ها، پرسشنامه سوگ از دست دادن بارداري بود كه در دو مرحله به‌صورت پيش آزمون و پس آزمون تكميل شد. داده‌ها پس از جمع‌آوري با استفاده از نرم‌افزار 22-SPSS و آزمون‌هاي آماري كاي دو، تست دقيق فيشر، تي زوجي، تي مستقل و كوواريانس با سطح معني‌داري كمتر از 0/05 مورد تجزيه و تحليل قرارگرفت. يافته‌ها: ميانگين نمرات كل پرسشنامه سوگ از دست دادن بارداري و همه ابعاد آن در هر دو گروه مداخله و كنترل قبل از مداخله تفاوت آماري معني­ داري نداشت. اما بعد از مداخله، در گروه مداخله به طور معني­ داري كمتر از گروه كنترل بود و نسبت به نمرات پيش آزمون گروه مداخله نيز كاهش معني­ داري داشته است. نتيجه‌گيري: مداخله مبتني بر اصول واردن در مادران با بارداري از دست رفته زودرس و ديررس موجب كاهش شدت سوگ و بهبودي سريع­تر علائم آن مي‌شود و مي‌تواند به تسهيل فرآيند سازگاري در اين مادران كمك نمايد.

Background and Aim: Grief counseling in the parents with pregnancy loss can lead to feelings of support and security when experiencing painful feelings and can pave the way for completing the grief process. The present study aimed to determine the effect of an intervention based on Wardenchr('39')s principles on the severity of grief in the mothers with pregnancy loss. Material and Methods: In this clinical trial we used availability sampling method and 100 mothers who had lost their pregnancy in Urmia in 2018 were entered into the study. The participants were divided into intervention and control groups by randomized block design. The intervention group attended 6 sessions of intervention based on Wardenchr('39')s counseling principles and the control group received usual care. Data were collected using Perinatal Grief Scale in two stages (pre-test and post-test) and were introduced into SPSS-22 software. Chi-square, Fisher exact test, paired t-test and independent t-test were used for data analysis. Significance level was considered less than 0.05. Results: There were no significant differences between the two groups in regard to the mean scores of total Perinatal Grief Scale and all of its different aspects before intervention. But the results of the Post-test of the intervention group revealed a significantly lower score compared to the scores of the control group and also pretest scores of the intervention group. Conclusion: Intervention based on Wardenchr('39')s counseling principles in women with early and late pregnancy loss reduces the severity of mourning and relieves its symptoms more rapidly and can facilitate the process of adjustment in these mothers.