ارتباط كيفيت زندگي مرتبط با سلامت والدين با كيفيت زندگي فرزندان آنها: مطالعه قند و ليپيد تهران

The association between parents and offspring health-related quality of life: Tehran Lipid and Glucose Study

هدف اين مطالعه، بررسي ارتباط كيفيت زندگي مرتبط با سلامت مادر و پدر با كيفيت زندگي فرزندان آنها بود. مواد و روش كار: اين مطالعه در چارچوب مطالعه قندوليپيد تهران برروي 564 خانواده شامل فرزند، مادر و پدر كه در مرحله ششم مطالعه (1393 تا 1396) شركت كرده بودند، انجام شد. داده هاي كيفيت زندگي مرتبط با سلامت در فرزندان و والدين به ترتيب با استفاده از نسخه ايراني پرسشنامه هاي PedsQoL و Sf-12v2 از طريق مصاحبه جمع آوري گرديد. رابطه كيفيت زندگي مرتبط با سلامت والدين و فرزندان با استفاده از مدل هاي رگرسيوني و نرم افزارSPSS نسخه 23 ارزيابي شد. يافته ها: ميانگين(انحراف معيار) سني شركت كنندگان اين مطالعه (3/1)13/8 سال و 52/7% آنها پسر بودند. مقايسه امتيازهاي كيفيت زندگي نشان دهنده وضعيت بهتر پسران در مقايسه با دختران در زيرمقياس هاي عملكرد جسماني و عاطفي بود. نتايج مقايسه امتياز كيفيت زندگي والدين فرزندان دختر و پسر نشان داد تنها امتياز زيرمقياس هاي مشكلات جسماني، مشكلات روحي و سلامت روان مادران فرزندان دختر بطورمعنادار بالاتر از مادران فرزندان پسر بود. ارتباط كيفيت زندگي جسماني مادر و پدر با هيچ يك از ابعاد كيفيت زندگي فرزندان معنادار نبود. كيفيت زندگي رواني مادر با عملكرد جسماني و اجتماعي دختران، عملكرد در مدرسه پسران و عملكرد عاطفي در فرزندان دختر و پسر و كيفيت زندگي رواني پدر تنها با عملكرد در مدرسه پسران ارتباط معنادار داشتند. نتيجه گيري: ارتباط بين كيفيت زندگي والدين و فرزندان از يك الگوي مبتني بر جنسيت والد و فرزند پيروي مي كند. بعد روانشناختي كيفيت زندگي مادران در هردوجنسيت و بعد روانشناختي كيفيت زندگي پدران عمدتا در فرزندان پسر با ابعاد مختلف كيفيت زندگي فرزندان مرتبط بود.

Objective (s): The current study aimed to investigate the association between health-related quality of life (HRQoL) of parents and their offspring. Methods: This study conducted in the framework of the Tehran Lipid and Glucose study (TLGS) on 564 families including children (297 boys and 267 girls), mothers and fathers. Data on HRQoL of children and parents was collected by interviews using Persian version of the Pediatric Quality of Life Inventory (PedsQL™4.0) and the Short-Form Health Survey version 2 (SF-12v2) respectively. Asssociations between HRQoL of parents and offspring were assessed using regression models by SPSS software (Version 23). Results: Mean(sd) age of participants was 13.8(3.1) years and 52.7% were boys. Comparision of HRQol scores in boys and girls indicated that boys had higher HRQoL scores in physicql functioning [91.2(10.3) vs. 89.1(11.1), p=0.019] and emotional functioning [77.2(16.9) vs. 72.8(18.9), p=0.003]. Parental physical and mental HRQoL scores did not significantly differ between male and female offspring; however, physical functioning, role emotional and mental health scores were significantly higher in mothers of female compared to male offspring. Both maternal and paternal physical HRQoL scores were not significantly assocaited with offspring’s HRQoL. Maternal mental HRQoL score was significantly associated with physical functioning (β= 0.16, p=0.02) and social functioning (β=0.26, p=0.006) in girls, school functioning in boys (β= 0.19, p=0.007) and emotional functioning in both boys (β= 0.23, p=0.008) and girls (β= 0.24, p=0.04) and paternal mental HRQoL score was significantly associated with only school functioning in boys (β= 0.23, p=0.004). Conclusion: The relationship between the HRQoL in parents and children follows a pattern related to the gender of the parent and the child. Maternal mental HRQoL in offspring of both sexes and paternal mental HRQoL only in boys were associated with different subscales of offspring’s HRQoL.