پديد آورندگان :
اربابي مقدم رقيه دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني ايران - دانشكده پرستاري و مامايي گروه مامايي و بهداشت باروري , حسن پور ازغدي بتول دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني ايران - دانشكده پرستاري و مامايي گروه مامايي و بهداشت باروري , اميري فراهاني ليلا دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني ايران - دانشكده پرستاري و مامايي گروه مامايي و بهداشت باروري
چكيده فارسي :
سندرم تخمدان پلي كيستيك به علل مختلف مي تواند سبب افت كيفيت زندگي گردد. لذا توجه به حمايت اجتماعي درك شده و عوامل مرتبط به آن ممكن است براي مبتلايان سودمند باشد. بر اين اساس، اين مطالعه با هدف تعيين ميزان حمايت اجتماعي درك شده و پيش بيني كننده هاي آن در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلي كيستيك انجام شد. مواد و روش ها: اين مطالعه از نوع مقطعي است كه بر روي 181 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلي كيستيك مراجعه كننده به بيمارستان فيروزآبادي و فيروزگر در شهر تهران به روش نمونه گيري مستمر انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه جمعيت شناختي و ابزار حمايت اجتماعي درك شده زيمت جمع آوري شد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار آماريSPSS نسخه 22 انجام شد. يافته ها: ميانگين نمره حمايت اجتماعي درك شده 1/01±5/18 بود و ميانگين نمره حيطه هاي آن شامل خانواده (1/40±5/58)، دوستان (1/55±4/38) و ديگر افراد مهم (1/28±5/58) بودند. حمايت اجتماعي درك شده با ميزان رضايت همسر از اندام و ظاهر زن، وضعيت تاهل، مصرف دارو و وجود هم صحبت ارتباط معناداري داشت. براساس مدل رگرسيون خطي چندگانه، متغيرهاي وضعيت تاهل (0/005=P)، مصرف دارو (0/003=P) و وجود هم صحبت (0/006=P) با ميانگين حمايت اجتماعي درك شده ارتباط معنادار آماري داشتند و متغيرهاي ذكر شده 12 درصد از نمره كل حمايت اجتماعي درك شده را پيش بيني مي كردند. نتيجه گيري: نتايج نشان داد حمايت اجتماعي درك شده با رضايت همسر از اندام و ظاهر زن، وضعيت تاهل، مصرف دارو و وجود هم صحبت در ارتباط است. توجه به متغيرهاي مرتبط در تهيه و تدوين برنامه هاي مشاوره اي يا آموزشي، در كنار ديگر شيوه هاي درمان براي زنان مبتلا به سندرم تخمدان، كمك كننده است.
چكيده لاتين :
Polycystic ovary syndrome can result in poor quality of life due to different
reasons. Therefore, attention to perceived social support and its associated factors can be
beneficial for these patients. This study aimed to determine the level of perceived social support
and its predictors in women with polycystic ovary syndrome. Materials and Methods: This crosssectional
study was performed on 181 women with polycystic ovary syndrome, referred to
Firoozabadi Hospital and Firoozgar Hospital in Tehran, Iran, using continuous sampling. Data were
collected using a demographic questionnaire and Zimet’s Multidimensional Scale of Perceived
Social Support. The collected data were finally analyzed in SPSS version 22. Results: The mean
score of perceived social support was 5.18±1.01, and the mean scores of its domains including
family, friends, and significant others were 5.58±1.40, 4.38±1.55, and 5.58±1.28, respectively.
Perceived social support was significantly correlated with the husband’s satisfaction with the
woman’s body and appearance, marital status, drug use, and having a companion. According to
the multiple linear regression model, marital status (P=0.005), drug use (P=0.003), and having a
companion (P=0.006) were significantly correlated with the mean perceived social support. These
variables predicted 12% of the total score of perceived social support. Conclusion: The present
results showed that perceived social support is associated with the husband’s satisfaction with the
woman's body and appearance, marital status, drug use, and having a companion to communicate
with. Overall, attention to these influential variables in the design of counselling and training
programs, along with other treatment methods for women with polycystic ovarian syndrome, is
essential.