انحراف نرخ واقعي ارز و تورم در ايران: شواهدي جديد بر پايه‌ي رهيافت چرخشي ماركوف

فاقد عنوان لاتين

انحراف نرخ حقيقي ارز از مقدار تعادلي آن يكي از مباحث مناقشه ­آميز در اقتصاد ايران است. از يك طرف، با به چالش كشيدن نظريه­ي برابري قدرت خريد اين ايده مطرح است كه بايد دولت از كاهش ارزش واقعي ريال جلوگيري كرده و مانع انتقال نرخ ارز به تورم شود. از طرف ديگر، آسيب­هايي كه انحراف نرخ ارز بر توليد داخلي، صادرات غيرنفتي و اشتغال دارد، باعث مي ­شود از آن به عنوان پديده اي نامطلوب ياد شود. در اين راستا، پژوهش حاضر با اين ايده كه اثرات انحراف نرخ ارز به محيط تورمي بستگي دارد، اثرگذاري غيرخطي انحراف نرخ ارز بر تورم را در بازه­ي 1393:4-1360:2 بررسي كرده است. نتايج حاصل از برآورد الگوي ارائه شده توسط عطيف علي جفري (2010) به كمك رهيافت چرخشي ماركوف، نشان مي­دهد زماني كه تورم ميانگين بالا و نوسان شديد را تجربه مي­ كند انحراف نرخ ارز اثر منفي بسيار ناچيزي بر تورم دارد. اما مادامي كه در فاز ميانگين اندك و كم­ نوسان قرار مي ­گيرد، افزايش در انحراف نرخ ارز فشار تورمي ايجاد خواهد كرد. بنابراين، نه تنها ارزش ­گذاري بيش­ از اندازه­­ي نرخ ارز در مواقعي كه تورم افزايش فزاينده دارد اثرات مطلوب و چشم­ گير بر تورم ندارد، بلكه تهديدي جدي براي ثبات و كاهش تورم محسوب مي شود. با تحليل نتايج حاصل از اين مطالعه، دلالت ­هاي سياستي مهمي فراهم شده است.

فاقد چكيده لاتين