مدل سازي عددي سه بعدي پديده بالازدگي كف تونل باربري در روش جبهه كاربلند مكانيزه معدن زغال سنگ طبس

يكي از مشكلاتي كه در تونل هاي بين پهنه اي در روش جبهه كار بلند مكانيزه به وقوع مي پيوندد، مساله مچاله شوندگي تونل ها و به طور ويژه بالازدگي كف اين تونل ها به دليل توزيع تنش هاي القايي ناشي از استخراج پهنه ها است. سيستم نگهداري اين تونل ها در اثر فشار تورمي كه به سيستم نگهداري وارد مي شود، دچار خسارت هاي شديدي مي شوند. معدن زغال سنگ پروده طبس كه به روش مكانيزه در حال استخراج است، با مشكلات ناشي از پديده بالازدگي در كف تونل هاي باربري دنباله لايه مواجه است، بگونه اي كه در برخي نقاط، مقدار بالازدگي كف تونل بعد از استخراج زغال سنگ در منطقه مورد نظر و در اثر پيشروي جبهه كار به حدود 1.4 متر مي ر سد. هدف از انجام اين پژوهش، مدل سازي عددي سه بعدي پديده بالاآمدگي كف تونل و طراحي مجدد سيستم نگهداري تونل باربري پهنه شرقي شماره 2 معدن پروده يك طبس (E2M.G) است. ابزار مورد استفاده مدل سازي عددي با نرم افزار FLAC3D است. بدين منظور مقدار بالازدگي كف و اثر پيشروي جبهه كار بر روي اين پديده با استفاده از نرم افزار مذكور بررسي شده است. نتايج حاصل از مدل سازي عددي نشان مي دهد كه مقدار بالازدگي در نقطه شاهد كف تونل بدون در نظر گرفتن اثر پيشروي جبهه كار 45 سانتيمتر و زماني كه جبهه كار در فاصله 5 متري نقطه شاهد است به 145 سانتيمتر مي رسد. در نهايت با پيشنهاد سيستم نگهداري از نوع قاب فولادي 180 IPB همراه با حفر كف تونل به شكل قوسي با عمق 40 سانتيمتر و نصب 8 عدد پيچ سنگ در كف، مقدار آماس كف در 5 متري جبهه كار به كمتر از 20 سانتيمتر كاهش يافته است.