شماره ركورد :
1173543
عنوان مقاله :
بايسته‌هاي مديريت سياسي شهر در نظريه‌هاي انتقادي پسامدرن
پديد آورندگان :
متقي ، افشين دانشگاه خوارزمي - دانشكده علوم جغرافيايي
از صفحه :
697
تا صفحه :
707
كليدواژه :
پساساختارگرايي , شهر , مديريت سياسي , فضا , نظريه‏ هاي انتقادي
چكيده فارسي :
امروزه، شهرها، با جمعيت فزاينده و استفاده روزافزون از منابع، از چنان پيچيدگي و مسائلي برخوردارند كه توجه بسياري از حكمرانان و سياست‏ورزان را به خود جلب كرده‌اند. كلان‌شهرهاي امروزي با جمعيت پُرشمار و استفاده حداكثري از منابع، چالش‏هاي پُرمناقشه‏اي در سپهر سياسي كشورها پديد آورده‌اند. مسائل و مناسبات شهري در جغرافيا در زيرشاخه‏هايي چون جغرافياي شهري (در ايران با نام جغرافيا و برنامه‏ريزي شهري، جغرافياي سياسي، يا ژئوپليتيك شهري) بررسي مي‏شود. شهر در جهان امروز گسترده‏ترين و پيچيده‏ترين فضايي است كه در آن ابعاد مهم سياست و قدرت متبلور مي‏شود. مجموعه متعدد و متنوعي از ساختارها و نهادهاي مالي پولي و سياسي، انجمن‏ها، مؤسسه‏ها و شركت‏ها و ساخت‏هاي دولتي شهر را به يكي از فضاهاي بازيگري مهم و سرنوشت‌ساز در كشورها تبديل كرده است. به‌دليل اهميت مسائل و معضلات مديريتيسياسي كلان‌شهرها، كه در ابعاد كشوري نيز تبلور مي‏يابد، پژوهش حاضر با روش توصيفي به بررسي چگونگي مديريت سياسي شهر از منظر نظريه پساساختارگرايي پرداخته است. نتايج نشان مي‏دهد ساده‏سازي و استانداردسازي فضا در شهرها يكي از مهم‌ترين كاستي‏هاي مديريت سياسي آن محسوب مي‏شود؛ به‏گونه‏اي كه شهرها، به‏ويژه در كشورهاي در حال توسعه، از ساختار پيچيده سياسي، اقتصادي، و محيطي قدرت‏محور بهچارچوب هندسي رقابتي توسعه‏محور تقليل يافته‏اند. در يك نمونه عيني، در كلان‌شهر تهران با مديريتي هندسيفيزيكي صرفاً به گردش سرمايه و سودآوري در فضاي اين شهر توجه شده است كه نتيجه آن افزايش لجام‌گسيخته ساخت‌وسازها، تخريب طبيعت، انفجار جمعيت، و نيز تشديد فاصله مركزپيرامون است.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني
لينک به اين مدرک :
بازگشت