عنوان مقاله :
بايستههاي مديريت سياسي شهر در نظريههاي انتقادي پسامدرن
پديد آورندگان :
متقي ، افشين دانشگاه خوارزمي - دانشكده علوم جغرافيايي
كليدواژه :
پساساختارگرايي , شهر , مديريت سياسي , فضا , نظريه هاي انتقادي
چكيده فارسي :
امروزه، شهرها، با جمعيت فزاينده و استفاده روزافزون از منابع، از چنان پيچيدگي و مسائلي برخوردارند كه توجه بسياري از حكمرانان و سياستورزان را به خود جلب كردهاند. كلانشهرهاي امروزي با جمعيت پُرشمار و استفاده حداكثري از منابع، چالشهاي پُرمناقشهاي در سپهر سياسي كشورها پديد آوردهاند. مسائل و مناسبات شهري در جغرافيا در زيرشاخههايي چون جغرافياي شهري (در ايران با نام جغرافيا و برنامهريزي شهري، جغرافياي سياسي، يا ژئوپليتيك شهري) بررسي ميشود. شهر در جهان امروز گستردهترين و پيچيدهترين فضايي است كه در آن ابعاد مهم سياست و قدرت متبلور ميشود. مجموعه متعدد و متنوعي از ساختارها و نهادهاي مالي پولي و سياسي، انجمنها، مؤسسهها و شركتها و ساختهاي دولتي شهر را به يكي از فضاهاي بازيگري مهم و سرنوشتساز در كشورها تبديل كرده است. بهدليل اهميت مسائل و معضلات مديريتيسياسي كلانشهرها، كه در ابعاد كشوري نيز تبلور مييابد، پژوهش حاضر با روش توصيفي به بررسي چگونگي مديريت سياسي شهر از منظر نظريه پساساختارگرايي پرداخته است. نتايج نشان ميدهد سادهسازي و استانداردسازي فضا در شهرها يكي از مهمترين كاستيهاي مديريت سياسي آن محسوب ميشود؛ بهگونهاي كه شهرها، بهويژه در كشورهاي در حال توسعه، از ساختار پيچيده سياسي، اقتصادي، و محيطي قدرتمحور بهچارچوب هندسي رقابتي توسعهمحور تقليل يافتهاند. در يك نمونه عيني، در كلانشهر تهران با مديريتي هندسيفيزيكي صرفاً به گردش سرمايه و سودآوري در فضاي اين شهر توجه شده است كه نتيجه آن افزايش لجامگسيخته ساختوسازها، تخريب طبيعت، انفجار جمعيت، و نيز تشديد فاصله مركزپيرامون است.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني