شبكه‏ هاي اجتماعي و احساس خودكارآمدي شغلي كاركنان ترويج كشاورزي در استان مازندران: كاربرد نظريه استفاده و رضامندي از رسانه

هدف از تحقيق كاربردي حاضر بررسي جايگاه شبكه‏ هاي اجتماعي در خودكارآمدي شغلي با تمركز بر نظريه استفاده و رضامندي از رسانه بود. جامعه آماري تحقيق حاضر شامل 435 نفر از كارشناسان ترويج كشاورزي جهاد كشاورزي استان مازندران بود. حجم نمونه مورد نياز با استفاده از فرمول دانيل 158 نفر بدست آمد كه به‌صورت انتساب متناسب در شهرستان هاي استان مازندران توزيع نمونه صورت گرفت. ابزار گردآوري داده‏، پرسشنامه‌اي بود كه روايي آن به سه صورت شكلي، سازه و تشخيصي و پايايي آن از طريق ضرايب پايايي تركيبي و آلفاي كرونباخ مورد تأييد قرار گرفت. نتايج تحقيق نشان داد مروجاني كه از رسانه شبكه هاي اجتماعي رضامندي دارند و به‏ عنوان مخاطب فعال با اين رسانه درگير هستند، به علت خبرگي در رسانه هدف از سطح بالاتري از نفوذ اجتماعي برخوردار و درنهايت احساس ارزش ‏گذاري اجتماعي بر مهارت‏ هاي اكتسابي دارند. ضمن اينكه به‌نوعي كاربست انتخابي شبكه‏ هاي اجتماعي مي ‏تواند نظريه‌ي شكاف آگاهي را نيز تقويت كند، زيرا كه سطح دسترسي بالاتر مروجان به اطلاعات از طريق شبكه هاي اجتماعي سبب مي‌شود دانش آن‌ها در مقايسه با همكاران با سطح دسترسي كمتر، فزوني گيرد.