عنوان مقاله :
ارتباط افسردگي و كيفيت زندگي در پرستاران : كاربرد مدل تحليل مسيري
عنوان به زبان ديگر :
Relationship between nurses’ depression and quality of life: applying path analysis model
پديد آورندگان :
كساني، عزيز دانشگاه علوم پزشكي ايلام - مركز تحقيقات پيشگيري از آسيب هاي رواني-اجتماعي , نيازي، محسن دانشگاه علوم پزشكي ايلام - مركز تحقيقات پيشگيري از آسيب هاي رواني-اجتماعي , منتي، رستم دانشگاه علوم پزشكي ايلام - مركز تحقيقات پيشگيري از آسيب هاي رواني-اجتماعي , محمدي، يوسف علي دانشگاه علوم پزشكي شيراز - دانشكده بهداشت , منتي، واليه دانشگاه علوم پزشكي ايلام - مركز تحقيقات پيشگيري از آسيب هاي رواني-اجتماعي
كليدواژه :
افسردگي , پرستار , كيفيت زندگي , تحليل مسيري
چكيده فارسي :
مقدمه: پرستاران به دليل ماهيت كاري هميشه مستعد به خطر افتادن سلامتيشان هستند. پرستاراني كه از سلامت رواني و جسمي مناسب برخوردار نباشند، به درستي قادر نخواهند بود كه مراقبت هاي مطلوبي از بيماران به عمل آورند.
هدف: اين مطالعه با هدف شناسايي عوامل مؤثر با افسردگي و كيفيت زندگي پرستاران شاغل در بيمارستان شهر ايلام بوده كه با استفاده از مدل تحليل مسيري اجرا گرديده است.
مواد و روشها: اين مطالعه از نوع مقطعي مي باشد، كه روي همه پرستاران شاغل در بيمارستانهاي شهر ايلام در سال ( 1390ا) ا نجام شده است. پرسشنامههاي استاندارد افسردگي بك 21 سوالي (BDI= Beck Depression Inventory) و كيفيت زندگي(Short form-QOL12) و پرسشنامه متغير هاي دموگرافيك براي گردآوري دادهها بكار رفت. براي آزمون مدل عليتي، تحليل مسيري به كار گرفته شد. براي انجام تحليل مسيري افسردگي و كيفيت زندگي مدل عليتي فرضي اين مؤلفهها طراحي و با استفاده از آناليز رگرسيون چندگانه، مدل نهايي مؤلفههاي افسردگي و كيفيت زندگي ترسيم گرديد. در اين مطالعه متغير افسردگي به عنوان متغير وابسته و ساير متغيرهاي مورد بررسي به عنوان متغير مستقل در نظر گرفته شدند و در برنامه SPSS18 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافتهها: بر طبق مدل نهايي تحليل مسيري، مهمترين متغيرهاي تأثيرگذار بر افسردگي به ترتيب، بعد رواني كيفيت زندگي(28%) وضعيت تاهل(25% )، بعد جسمي كيفيت زندگي(24%)، شيفت شب (18%)، سن(16%)، و اضافه كاري(12%) بوده كه تاثير مستقيم متغيرهاي ذكر شده بر مؤلفه افسردگي در پرستاران بيش از تأثير غير مستقيم آنها از طريق بعد رواني و بعد جسمي؛ كيفيت زندگي ميباشد. همچنين مدل مؤلفههاي افسردگي و كيفيت زندگي اين مطالعه (48 %) از تغييرات متغير افسردگي را نسبت به متغيرهاي مستقل در مدل تبيين نمود.
نتيجهگيري: برنامهريزي توسط مديران پرستاري در جهت افزايش سطح بعد رواني پرستاران، توجه به تحكيم پايههاي خانواده مثل ازدواج، كم كردن و توزيع تعداد ساعات كار و همچنين كم كردن ساعات كار در شيفت شب براي پرستاران ميتواند باعث كم شدن افسردگي و افزايش كيفيت زندگي در آنها شود.
چكيده لاتين :
Introduction: Always clinical nurses are in healthy risk, because of their work identity. Nurses who are not healthy in physical and
psychological domains they could not delivery nursing care to
patients.
Aim: This study was done to identify factors associated with
depression and quality of life nurses who worked in Ilam city
hospitals.
Method: This was a cross-sectional study that was done for all
nurses who were working in Ilam city hospitals in 2011. Data
gathering was done by BDI= Beck Depression Inventory, Short form-QOL12 and demographic questionnaire. Path analysis as a
statistical method was used to test the causal model. For path
analysis depression and quality of life, a hypothetical causal model designed, so was used of regression multivariate analysis and was
obtained final model of the depression and quality of life. In this study
depression variable was independent variable and the others were independent variables and also, SPSS18 software used for data
analysis.
Results: According to path analysis, important related variables with depression were respectively, mental domain QOL (28%),
married status(25%), physical domain QOL(24%), shift
working (18%), age (16%), and overtime hours working (12%), that direct effect of these variables were more than indirect effect through of mental and physical domains of nurses’ QOL on their depression .Also, in this model depression variables and QOL could be predicted (48%) variance depression to other variables.
Conclusion: Nurse managers must be planning to increase nurses’ mental health, attention to variety aspects of family such as marriage, decrease and distribution of times working especially in night shift could be increased quality of life in nurses and decreased their
depression.
عنوان نشريه :
مديريت پرستاري