رابطه هوش عاطفي پرستاران با مديريت تضاد و استرس شغلي آنان

The Relationship between Emotional Quotient and Conflict and Job Stress Management among nurses

مقدمه: پرستاران مستعد بروز انواع تضاد و استرس شغلي بوده كه بايد آنها را مديريت كنند. هوش عاطفي به عنوان روشي با صرفه، مؤثر و واقعي در حل تضاد و استرس شغلي شناخته شده است. هدف: اين مطالعه با هدف بررسي رابطه هوش عاطفي با مديريت تضاد و استرس شغلي پرستاران بيمارستانهاي زابل انجام گرفت. مواد و روش ها: مطالعه حاضر توصيفي- همبستگي (از نوع رگرسيون) بود. جامعه آماري آن كليه پرستاران شاغل در بيمارستان هاي زابل بودند كه به شيوه نمونه گيري طبقه اي- تصادفي 182 پرستار در فروردين 1394 از طريق سه پرسشنامه استاندارد Emotional Quotient Nwokah & Ahiauzu (2009), Vickers Conflict Management (1994) & Ellison Job Stress Management(1997) مورد مطالعه قرار گرفتند. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روايي محتوا و براي تعيين پايايي از ضريب آلفا كرونباخ استفاده شد كه مقدار ضرايب براي ابعاد هوش هيجاني ؛ خودآگاهي (635/0)، خودمديرتي (666/0)، آگاهي اجتماعي (629/0)، مديريت روابط (637/0)، مديريت استرس شغلي (639/0) و مديريت تضاد سازماني (739/0) بود. براي تجزيه و تحليل داده ها از آمار استنباطي ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه همزمان با استفاده از نرم افزار آماري spss21 استفاده شد. يافته ها: مقدار ضريب همبستگي خودآگاهي، خودمديريتي، آگاهي اجتماعي، مديريت روابط و هوش عاطفي با مديريت تضاد به ترتيب برابر با 673/0، 613/0، 67/0، 676/0 و 808/0 بود (01/0>p). بر اساس نتايج رگرسيون 9/43 درصد تغييرات متغير مديريت تضاد را ميتوان بر اساس متغيرهاي خودآگاهي، آگاهي اجتماعي، مديريت روابط تبيين نمود (01/0>p). هم چنين مقدار ضريب همبستگي خودآگاهي، خودمديريتي، آگاهي اجتماعي، مديريت روابط و هوش عاطفي با مديريت استرس شغلي به ترتيب برابر 636/0، 585/0، 648/0، 633/0و 769/0 بود (01/0>p). بر اساس نتايج رگرسيون 1/60 درصد تغييرات متغير مديريت استرس شغلي را ميتوان بر اساس متغيرهاي خودآگاهي، آگاهي اجتماعي، مديريت روابط تبيين نمود (01/0>p). نتيجه گيري: با توجه به قابليت پيش بيني و توسعه هوش عاطفي پرستاران براي مديريت استرس و تضاد ، برگزاري دوره هاي آموزشي هوش عاطفي به مديران پرستاري پيشنهاد مي گردد.

Introduction: Nurses are susceptible to develop kinds of conflict and job stress that must be directed and controlled. Emotional quotient as an advantageous, effective and factual method is known to resolve the conflict and job stress. Aim: this descriptive study was done for assessing relationship between emotional quotient and conflict and job stress management in Zabol hospitalschr('39') nurses.. Material & Methods: This was a descriptive-correlation study and its population was all nurses working in Zabol hospitals that (182) of them randomly selected by stratified sampling. They completed questionnaires Emotional Quotient Nwokah & Ahiauzu (2009), Vickers Conflict Management (1994) and Ellison Job Stress Management (1997) in April 2015. The reliability of the questionnaires for dimensionschr('39') Emotional Quotient were as follow: self-awareness (0.635), self-regulation (0.666), social-awareness (0.629), relational management (0.637). an‎d it was for Job Stress Management (0.639), and for Conflict Management was (0.739). The data were analyzed by Pearson correlation analysis and multiple regression tests with using spss21 software. Results: The correlation coefficient of self-awareness, self-regulation, social awareness and relational management, Emotional Quotient with Conflict Management were respectively: 0.673, 0.613, 0.67, 0.676, 0.808 (p<0.01). Based on regression results %43.9 Conflict Management changes can be explained based on self-awareness, social awareness, and relational management (p<0/01). The correlation coefficient of self-awareness, self-regulation, social awareness and relational management, Emotional Quotient with Job Stress Management was respectively: 0.636, 0.585, 0.648, 0.633, and 0.769 (p<0.01). Based on regression results %60.1 Job Stress Management changes can be explained based on self-awareness, social awareness and relational management (p<0.01). Conclusion: According to ability to developing and predicting stress and conflict, Emotional Quotient training workshops is recommended for nurses.