چالش هاي نظري در گذار از رسانه هاي سنتي به رسانه‌هاي نوين؛ ترندسازي توئيتري در برابر برجسته سازي تلويزيوني

با نظر به دگرگوني شگرف در حوزۀ فناوري اطلاعات و ارتباطات، ويژگي اساسي انقلاب رسانه‌اي درآميختگي دو مفهوم ديجيتالي و تعاملي شدن خلاصه شده است. اين دو در كنار هم سبب دگرگوني در قلمرو ارتباطات رسانه‌اي گشته و سبب مي ‏شود برخي نظريه‌هاي سنتي همچون برجسته‌سازي، مندرج در پارادايم مسلط بر وسايل ارتباط ‌جمعي كه يكسويي و مخاطب انبوه را مفروض داشت، در پارادايم تازه در سطح شبكه‏ هاي اجتماعي مجازي با سازوكار هشتگ (#) و ترندسازي در تنگناي تبيين پديده‌هاي ارتباطي قرار گيرد. مخاطبان ديروز، اكنون در گروه‌هاي كوچك ساخت‌بندي و در تعامل باهم مي‌توانند درباره رويدادهاي روز نظر داده و آن را نشر دهند. اين مواضع نظري مي ‏تواند همسو يا مغاير با مواضع برجسته‌سازي شده در رسانه‌‏هاي جمعي باشد. اين پژوهش به روش تحليل مضمون خوانش‌هاي مسلط، مصالحه و متضاد كاربران توئيتر را استخراج كرده، نشان مي ‏دهد چگونه بخشي از كاربران با استفاده از سازوكار هشتگ و ترند توئيتري، برجسته‌سازي خبري تلويزيون را در جريان تحولات اجتماعي دي‌ماه 1396 كشور با خوانش ‏هاي متفاوت و متضاد به چالش كشيدند. يافته ‏ها نشان مي ‏دهد، براي تبيين پديده‌هاي ارتباطي در سطح شبكه‌هاي اجتماعي مجازي به اصلاح و تحول در حوزه ‏هاي نظري، به‏ ويژه در نظريه برجسته ‏سازي نياز است. ادامه مطالعات دربارۀ تحولات نظري توصيه شده است.