عنوان مقاله :
نقش فطرت در حركت استكمالي انسان
پديد آورندگان :
جعفري ولني ، علي اصغر دانشگاه شهيد مطهري - گروه فلسفه و كلام
كليدواژه :
آفرينش انسان , اخلاق , حركت استكمالي خداشناسي , فطرت , معرفت فطري
چكيده فارسي :
كاوش در باب فطرت و نقش عقل و خرد بهعنوان كانون اين قلمرو در مكاتب گوناگون، ابعاد مختلفي دارد. از بررسي اين ابعاد گوناگون چنين برميآيد كه فطريات مربوط به حوزۀ ادراك و شناخت، اصول و مبادي شناخت و تفكر بشر را تشكيل ميدهد و موجب تمايز فطرت از طبيعت و غريزه ميشود، تفاوتي كه از سنخ اختلاف تشكيكي و ناشي از تفاوت در مراتب وجودي موجودات است. هرگونه ترديد در اين اصول و مبادي تفكر، بناي معرفت بشري را به چالش ميكشد. از ديدگاه قرآن نيز معرفت فطري با دو حوزۀ وجود انسان (عقل و خرد، دل و روان) ارتباط دارد و از اين دو سرچشمه ميجوشد. از اينرو اساس سنت ديني را بنيان ثابت و مشترك انساني (فطرت او) تشكيل ميدهد؛ يعني حيات انساني هم مدار ثابتي دارد و هم در مدار ثابت خود، پيوسته در تحول و تكامل است. آن مدار ثابت همانا انسانيت اوست كه بر محور فطريات او استوار است. اين خلقت ويژۀ انسان، او را بهسوي مبدأ و منشأ كمالات فراميخواند. حركت تكاملي انسان از «خود»، يعني خود ملكوتي، رحماني و فطري انسان آغاز ميشود با ديدار الهي پايان مييابد. لازمۀ چنين حركت استكمالي جوهري، فقرشناسي وجودي، مجاهدۀ مستمر با خواهشهاي نفساني و مراقبت كامل، نوسازي معنوي مداوم، بازشناسي و بازيابي هميشگي، هدفشناسي و هدفداري است. بديهي است حركت و شدن از خود بهسوي خدا در حقيقت رسيدن به خود برتر و تكامليافته و توسعه بخشيدن به حقيقت وجودي خود است و انسان متحركِ متكامل، انسان به خودرسيده و كماليافته و سعادتمند است.