عنوان مقاله :
نهادينه سازي نقش آموزشي پرستاران بر اساس مدل دمينگ (PDCA)
عنوان به زبان ديگر :
Institutionalizing the educational role of nurses by Deming cycle (PDCA)
پديد آورندگان :
آرين، مهديه دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي - دانشكده پرستاري و مامايي، بجنورد , مرتضوي، حامد دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي - دانشكده پرستاري و مامايي، بجنورد , طباطبايي چهر، محبوبه دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي - دانشكده پرستاري و مامايي، بجنورد , ناوي پور، حسن دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده پزشكي - گروه پرستاري، تهران , ونكي، زهره دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده پزشكي - گروه پرستاري، تهران
كليدواژه :
مدل دمينگ , فرمول اسموگ , آموزش به بيمار , رضايت بيمار
چكيده فارسي :
مقدمه : ايفاي ضعيف نقش آموزشي پرستاران، رايج ترين منبع شكايات بيماران است ، از اين رو در سيستم هاي بهداشتي و درماني جهت برنامه ريزي و نهادينه سازي نقش آموزشي پرستاران بايد از مدل هاي مديريتي مناسب و پويا كه هم راستا با چرخه مميزي باليني است ، استفاده گردد.
هدف: نهادينه سازي نقش آموزشي پرستاران به روش چرخه مديريتي دمينگ (PDCA) مبتني بر سنجش رضايت بيماران است.
روش اجرا: اين مطالعه اقدام پژوهي يك ساله (1393-1392) بوده و بر اساس مدل دمينگ با همكاري دانشكده پرستاري بجنورد و دو بيمارستان آموزشي به اجرا در آمده است. در ابتدا محققين بر اساس تكنيك (5Whys) مشكلات آموزش به بيمار را شناسايي نمودند، سپس مراحل برنامه ريزي و حل مشكل بر اساس اصول PDCA براي بهبود آغازشد. در اين مدل براي ارزيابي از فرم ها و ابزار (سنجش رضايت، تعيين موانع، تعيين سطح خوانايي با فرمولSMOG و PEMAT ) استفاده گرديد. طي پژوهش ارزيابي رضايت بيماران از آموزش هاي ارائه شده در 5 مرحله، موانع آموزش به بيماراز ديدگاه پرستاران و دانشجويان در دو مرحله وتعيين سطح سواد 500 بيمار بستري قبل از تغيير و تعيين سطح خوانايي آنها در پمفلت هاي آموزشي قبل وبعد از تغييرانجام شد. در گام بعدي تغييرات بر اساس شناسايي موانع اجرا شد. پس ازبرنامه ريزي ، تنظيم تغيير و اجراء مجددا بررسي سطح رضايت بيماران در 5 نوبت كه هر كدام شامل 200 بيمار بود انجام گرديد. براي تجزيه تحليل داده ها از نرم افزار SPSS 20 و آزمون هاي آماري ANOVA و T-test استفاده شد.
يافته ها: از ديدگاه پرستاران ومديران كمبود آگاهي در زمينه اصول آموزش به بيمارو از ديدگاه دانشجويان بالا بودن سطح محتوي پمفلتها هاي آموزش به بيمار مهم ترين موانع بودند. ميانگين سطح سواد 500 بيمار (34/4 ±72/6) بدست آمد . سطح خوانايي پمفلت ها قبل وبعد از اصلاح سازي طبق شاخص SMOGوPEMAT تفاوت قابل توجهي كرد كه طبق آزمون تي زوجي با (p<0/05) معنا داربود. ميانگين سطح رضايت مندي بيماران در رابطه با آموزش به بيمار در طي 5 مرحله به ترتيب (2±33/10 ) ، ( 25/3±52/11) ، ( 41 /4±11/14 ) ، ( 78/3±59/16 ) و (1/4±94/16) بود كه آزمون ANOVA با (05/0p< ) بهبود را نشان داد.
نتيجه گيري: استفاده از مدل دمينگ وايجاد تغيير در محيط آموزش باليني به مديران آموزش و باليني پرستاري پيشنهاد ميگردد زيرا كه اثر مستقيمي بر آموزش دانشجويان و آمادگي آنها بر پذيرش نقش آموزشي در آينده دارد و محيط هاي آموزشي هم توانمند شده سبب پيشرفت و شايستگي در اعضاي هيات علمي ، پرسنل بيمارستان و از همه مهم تر تاثير بسيار زيادي بر افزايش رضايت آنان خواهد داشت.
چكيده لاتين :
Background: The common patientschr('39') complaints is the educational role of nurses. So, the health system should be used appropriately and dynamic management model that is aligned with the clinical audit cycle for planning and institutionalizing the educational role of nurses.
Aims: The purpose of this study was to institutionalization the educational role of nurses by Deming management cycle (PDCA) based on the patients satisfaction.
Materials and Methods: This study was an action research that was done with collaboration between nursing school and two teaching hospitals in Bojnord in one year (2013-2014). At first problemschr('39') patient education was identified by (5Whys) technique and then planning for solving those problems based on PDCA started. Based on the PDCA for assessing used forms and tools (eg., patient satisfaction, barrier identification form, SMOG formula and PEMAT). In implementation phase patient satisfaction from the training provided in 5 steps, barriers to patient education from nurseschr('39') and studentschr('39') viewpoint in the 2 steps, patientschr('39') literacy levels in 500 patients before change and readability level of educational pamphlets before and after change according to the SMOG formula and PEMAT measured. The next step implemented changes based on past step identified problems and barriers. After change implemented, again patients satisfaction measured in five steps with (200) patients in each steps. Data were analyzed by SPSS 20 software and using statistical tests ANOVA and T-test.
Results:The most important barriers from the nurseschr('39') and nurse managerschr('39') viewpoint was lack of knowledge of the principles of patient education and from the studentschr('39') viewpoint was high level of pamphletchr('39') contents. The mean level of patientschr('39') literacy (n=500) was (6.72 ± 4.34). Readability level pamphlets had significant difference before and after modification based on the SMOG formula and PEMAT so, the paired t-test was significant (p <0.05). Average levels of patient satisfaction during the 5 stages were (10.33 ±2, 11.52±3.25, 14.11 ±4.41, 16.59 ±3.78, 16.94 ±4.1) that ANOVA test showed promotion ((p <0.05).
Conclusions: For changing in clinical education and learning, applying the Deming model suggest to nurse managers and educational managers in nursing, because it has direct effect on studentschr('39') education and preparing them for adopting educational role in future. Also, clinical learning environments will be enrich that would be promoted faculty staff, clinical nurses competencies and the end improve patients satisfaction.
عنوان نشريه :
مديريت پرستاري