عنوان مقاله :
ارزيابي مقدار ترسيب كربن زيستتوده و خاك در تودههاي تحت زغالگيري بلوط ايراني (مطالعۀ موردي: منطقۀ بسطام شهرستان الشتر)
پديد آورندگان :
رستمي ، زهرا دانشگاه ملاير - دانشكدۀ منابع طبيعي و محيط زيست , قاسمي آقباش ، فرهاد دانشگاه ملاير - دانشكدۀ منابع طبيعي و محيط زيست - گروه مرتع و آبخيزداري , پژوهان ، ايمان دانشگاه ملاير - دانشكدۀ منابع طبيعي و محيط زيست - گروه مرتع و آبخيزداري
كليدواژه :
اثرهاي زغالگيري , بلوط ايراني , كوره , كربن آلي
چكيده فارسي :
فرايند زغالگيري و سوختن چوب يكي از علل افزايش غلظت كربن در اتمسفر است. اين فعاليت با قطع درختان در منطقۀ زغالگيري به كاهش تراكم درختان ميانجامد كه در نتيجه قابليت رويشگاه در ترسيب كربن دچار تغييراتي ميشود. با توجه به اهميت موضوع و وجود مشكلات و معضلات ناشي از افزايش كربن اتمسفري، نقش خاك و زيستتودۀ جنگلي در ترسيب كربن حائز اهميت است. بهمنظور بررسي اثر عمليات زغالگيري بر مقدار ترسيب كربن، چهار كوره در منطقۀ بسطام شهرستان الشتر انتخاب و پنج قطعهنمونه به ابعاد 10×10 متر به فواصل 20، 40، 60، 80 و 100 متر در چهار جهت اصلي هر كوره پياده شد. در منطقۀ شاهد (خارج از منطقۀ زغالگيري) و قطعهنمونهها زيستتودۀ روزميني و زيرزميني درختان، ترسيب كربن درختي، پوشش علفي و خاك اندازهگيري شد. نتايج نشان داد كه بيشترين و كمترين مقدار ترسيب كربن خاك بهترتيب در عمق 0 تا 15 سانتيمتري خاك توده شاهد (2762.021 تن در هكتار) و فاصلۀ 60 متري (1663.601 تن در هكتار) از كوره بود. همچنين بيشترين مقدار ترسيب كربن درختان در منطقۀ شاهد (3.515 تن در هكتار) و كمترين آن نيز مربوط به فاصلۀ 20 متري از كوره بود (2.116 تن در هكتار). نتايج مربوط به ترسيب كربن پوشش علفي و لاشريزهها نيز نشان داد كه بين فواصل مختلف و منطقۀ شاهد اختلاف معنيداري وجود نداشت. بهطور كلي نتايج اين تحقيق حاكي از آن است كه با افزايش فاصله از كورۀ زغالگيري، ترسيب كربن خاك و درختي افزايش مييابد بنابراين بايد فرايند زغالگيري در غرب كشور كنترل و مديريت شود.