عنوان مقاله :
مطالعه اهميّت فيزيوتراپي در كيفيت زندگي سالمندان: كاربست روش ميك مك درآينده پژوهي
پديد آورندگان :
نيازي كومله ، اعظم دانشگاه خوارزمي - گروه سياست گذاري فرهنگي , كاظمي نجفي ، حبيب الله كلينيك فيزيوتراپي گلسار رشت
كليدواژه :
آيندهپژوهي , فيزيوتراپي , كيفيت زندگي , ميك مك , متغير كليدي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: با توجه به اينكه افراد سالمند نسبت به بسياري از داروها و جراحي ها ريسك پذير هستند و مهم ترين گزينه در دسترس جهت درمان اختلالات سيستم حركتي و بهبود كيفيت زندگي آنان، انجام فيزيوتراپي است. مديريت اين روابط نيازمند كسب دركي عميق و سيستمي از پيشران ها، عوامل كليدي و متغيرهاي اصلي تأثيرگذار بر شكل گيري آن مي باشد كه هدف اصلي تحقيق پيشرو بر اين مهم استوار گرديده است. روش كار: فرآيند تحقيق مشتمل بر 4 فاز شناسايي و معرفي سيستم، صورت بندي ساختاري تأثيرات متقابل و تحليل متغيرها و تعيين متغيرهاي كليدي بود. لذا با مراجعه به خبرگان علمي و حرفه اي و نيز استفاده از روش تحليل ساختاري اثرات متقاطع با نرم افزار ميك مك، تعداد 30 متغير در قالب الگوي پستل شناسايي و جهت تعيين متغيرهاي كليدي با هدف مديريت آينده روابط في مابين تحليل گرديد. يافته ها: بر اين اساس از بين متغيرهاي 30 گانه موردمطالعه، »آموزش سالمندان با بهبود از طريق فيزيوتراپي « به عنوان پيشران و متغيرهايي چون »نقش فيزيوتراپي در بازپروري و استقلال سالمندان «، »ترميم بافت فرسوده جسماني با انجام فيزيوتراپي «، »كاهش وابستگي به مواد دارويي با انجام فيزيوتراپي «، »سياست هاي بهداشتي دولت در جهت مراقبت سالمندان از طريق كاربست فيزيوتراپي «، »ايمن سازي سالمندان با پيشگيري از بيمارهاي جسماني با انجام فيزيوتراپي «، »خود شكوفايي سالمندان با كاربست سياست هاي توان بخشي (فيزيوتراپي) «، متغيرهاي كليدي آن مي باشند كه بيشترين قابليت را در اعمال مديريت بر روابط آتي فيزيوتراپي و كيفيت زندگي سالمندان دارند. نتيجه گيري: واضح است كه از بين اين متغيرها نيز سرمايه گذاري روي متغيرهايي كه در ناحيه متغيرهاي تنظيمي قرار گرفته اند ترجيح بيشتري خواهد داشت زيرا به شكل نسبتاً متوازني هم تأثيرپذيري و قابليت دست كاري و هم تأثيرگذاري آن ها قابل توجه است. البته ممكن است با اين دو معيار، متغيرهاي ريسك نيز براي مديريت سيستم مناسب به نظر برسند زيرا مي توان به راحتي آن ها را دست كاري كرد و از سوي ديگر نيز تأثيرگذاري بيشتري بر سيستم دارند؛ اما نكته اينجاست كه اين متغيرها به لحاظ تأثيرپذيري بالا، پايداري كمي داشته و ارزش سرمايه گذاري ندارند. درنتيجه سيستم موردنظر ناپايدار بوده است.