عوامل موثر برايجاد انگيزش جهت پياده سازي مديريت دانش مطالعه موردي: سازمان مركزي يكي از بانك‌هاي كشور

امروزه دانش جزئي اساسي از سرمايه هر سازماني است.حتي رقابت در بازار وابسته به توسعه دانش فردي و سازماني است مديريت دانش در پي آن است تا بتواند با پيوند بين استراتژي‌هاي كلان سازمان و استراتژي مديريت دانش به كسب دانش مناسب در زمان مناسب و به فرد مناسب و همچنين حفظ مزيت رقابتي سازمان كمك كند. اين مطالعه به دنبال بررسي عوامل ايجاد انگيزه در كاركنان براي امروزه دانش جزئي اساسي از سرمايه هر سازماني است. حتي رقابت در بازار وابسته به توسعه دانش فردي و سازماني است مديريت‌دانش در پي آن است تا بتواند با پيوند بين راهبردهاي كلان سازمان و راهبرد مديريت دانش به كسب دانش مناسب در زمان مناسب و به فرد مناسب و همچنين حفظ مزيت رقابتي سازمان كمك كند. اين مطالعه به دنبال بررسي عوامل ايجاد انگيزه در كاركنان براي به اشتراك‌گذاشتن دانش خود با ساير كاركنان است. در اين پژوهش، كه مبتني بر روش توصيفي پيمايشي است، جامعه آماري متشكل از كاركنان سازمان مركزي بانك مورد مطالعه به تعداد 191 نفر بوده كه تعداد نمونه برابر با 128 نفر محاسبه ‌شده است. نمونه‌گيري با استفاده از شيوه تصادفي ساده انجام ‌گرفته و براي جمع‌آوري اطلاعات از پرسشنامه پنج گزينه‌اي ليكرت استفاده ‌شده است. روايي محتواي پرسشنامه با مراجعه به استادان و كارشناسان خبره مورد تأييد قرار گرفته است. پايايي پرسشنامه از طريق فرمول آلفاي كرونباخ 82.4 درصد محاسبه گرديد. از آزمون كولموگورف اسميرنف براي تشخيص نرمال و غيرنرمال‌بودن داده‌ها استفاده شد كه نتيجه آن غيرنرمال‌بودن داده‌ها شده است. جهت آزمودن فرضيات تحقيق از آزمون همبستگي اسپيرمن براي داده‌هاي غيرنرمال استفاده ‌شده است. نتايج نشان داد كه از ديد كاركنان و مديران بانك انگيزش بر تسهيم دانش كاركنان مؤثر است. از طرفي رابطه بين عوامل انگيزشي در ايجاد انگيزه كاركنان بانك يكسان نبوده و بيشترين نقش مربوط به پاداش‌هاي مالي و غيرمالي و كمترين نقش مربوط به ساختار سازماني بوده است.