مقايسه اثربخشي واقعيت درماني و روان درماني معنوي-مذهبي مبتني بر آموزه هاي اسلامي بر كيفيت و معناي زندگي زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا

Comparing the Effect of Reality Therapy and Spiritual-Religious Psychotherapy Based on Islamic Teachings on the Quality and Meaning of Life of Divorced Female Heads of Households in Fasa City

پژوهش‌هاي پيشين اثر‌بخشي دو رويكرد واقعيت‌درماني و روان‌درماني معنوي-مذهبي را بر غني‌سازي روابط و تعارضات زناشويي تاييد كرده‌ است، اما پژوهشي درباره مقايسه و اثر‌بخشي اين دو رويكرد درماني بر دو متغير وابسته كيفيت و معناي زندگي در جامعه زنان مطلقه سرپرست خانوار مشاهده نشده است. ازاين‌رو، هدف از پژوهش حاضر بررسي و مقايسه اثربخشي واقعيت‌درماني و روان‌درماني معنوي-مذهبي مبتني بر آموزه‌هاي اسلامي بر كيفيت و معناي زندگي زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا بود. روش كار اين مطالعه از نوع نيمه‌آزمايشي با طرح پس‌آزمون چندگروهي است. جامعه آماري پژوهش زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا بودند كه با فراخوان به همكاري دعوت شدند و به‌صورت جايگزيني تصادفي در سه گروه آموزش گروهي واقعيت‌درماني (30 نفر)، روان‌درماني معنوي-مذهبي مبتني بر آموزه‌هاي اسلامي (27 نفر) و گروه كنترل (25 نفر) قرار گرفتند. متغيرهاي وابسته تحقيق كيفيت و معناي زندگي بود كه با پرسش‌نامه‌هاي معناي زندگي (PMI) و كيفيت زندگي والتون سنجيده شد. در اين پژوهش همه موارد اخلاقي رعايت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعي گزارش نكرده‌اند. يافته‌ها نتايج واريانس يك‌طرفه و آزمون تعقيبي گيمز-هاول نشان داد كه هر دو متغير مستقل آزمايشي بر متغيرهاي وابسته در مقايسه با گروه كنترل اثربخشي معناداري داشت اما بين دو روش آزمايشي تفاوت معناداري وجود نداشت. نتيجه‌گيري اثربخشي معنادار رويكرد واقعيت‌درماني و روان‌درماني معنوي-مذهبي مبتني بر آموزه‌هاي اسلامي در مقايسه با گروه كنترل بر كيفيت و معناي زندگي زنان مطلقه سرپرست خانوار در اين پژوهش تاييد شد؛ هرچند بين اين دو رويكرد درماني تفاوت معناداري مشاهده نشد.

Previous studies have confirmed the effect of reality therapy and spiritual-religious therapy based on Islamic teachings on enriching relationships and resolving marital conflicts, but no research has been conducted to compare effectiveness of these two therapeutic approaches on the two variables of quality and meaning of life in divorced female heads of households. Methods: This is a quasi-experimental study with a posttest design. The statistical population included divorced women as heads of households, who were invited to cooperate in the study and were randomly assigned to three groups of reality therapy (30 people), spiritual-religious psychotherapy based on Islamic teachings (27 people) and control group (25 people). The dependent variables of the study were quality and meaning of life, which were measured by Life Meaning Questionnaire (PMI) and Walton Quality of Life Questionnaire. In this study, all the ethical considerations were observed and no conflict of interest was reported by the authors. Results: The results of one-way analysis of variance and the James-Howell post hoc test showed that both independent experimental variables had significant effects on the dependent variables compared to the control group, but there was no significant difference between the two experimental groups. Conclusion: Significant effect of reality therapy and spiritual-religious therapy based on Islamic teachings in comparison with the control group on the quality and meaning of life in divorced female heads of households was confirmed in this quasi-experimental study, although no significant difference was observed between the two approaches.