تطبيق هنرهاي بصري و معماري در طراحي مركز اجتماعي هنرمندان با نگرشي به فلسفه رو- در- روييِ امانوئل لويناس

The Adaptation of Visual Arts and Architecture in Designing Artists› Community Center with an Attitude toward Emmanuel Levinas’s Face- To- Face Philosophy

از مشكلات جامعه امروزي، دوري هنرمند از حرفه هنرهاي ديگر و گروه‌هاي مختلف اجتماعي، همچنين ناديده گرفتن هنر و هنرمند توسط گروه‌هاي مذكور و در پي آن، ضعف هنر در سطح جامعه است. اهميت برقراري تعاملات اجتماعي و رويارويي گروه‌هاي مختلف اجتماعي با هنرمندان و در پي آن، شناخت و درك اهميت اين تعاملات در استعلاي جامعه، تحقيق درباره ايجاد يك بستر مناسب جهت حضور يافتن طيف وسيعي از گروه‌هاي مختلف اجتماعي و در پي آن، رويارويي با مسائل هنري را ضروري مي‌سازد. فلسفه لويناس، نوعي پديدارشناسي اخلاقي در راستاي رو- در- روييِ فرد با ديگري يا ديگران و شكل‌گيري عدالت و سياست مطلوب يك جامعه است كه در نهايت، سبب ظهور استعلاي آن جامعه مي‌شود. در راستاي تحقق‌پذيري هدف مقاله پيش رو كه شيوه طراحي مناسب براي يك بستر اجتماعي مؤثر در برآورده ساختن اين نياز اجتماعي است، فرضيه‌هايي در پاسخ به اين پرسش كه چه ترفندهايي در طراحي بهينه مركز اجتماعي هنرمندان با استفاده از تطبيق هنرهاي بصري و زيبايي‌شناسي در معماري با فلسفه امانوئل لويناس مي‌توان به‌كار گرفت؟ ارائه شده‌اند. در اين پژوهش، مباحث حاصل از مطالعه و بررسي هنرهاي بصري و معماري به‌عنوان كالبد معماري و نتايج به‌دست‌ آمده از مطالعات فلسفه رو- در- روييِ لويناس به‌عنوان رويكرد نظري، با يكديگر تطبيق داده شده و در نهايت، با در نظر گرفتن كاربري هر يك از اين دستاوردهاي جديد در طراحي مركز اجتماعي هنرمندان، فرضيه‌هايي به‌عنوان نتايج پژوهش فوق شكل گرفته كه مي‌توانند در راستاي تحقق طراحي يك بستر معماري مناسب به‌صورت بهينه و تأثيرگذار در جهت ارتقا و ترويج هنر و به‌دنبال آن رشد و پيشرفت يك جامعه، مورد استفاده قرار گيرند.

One of the problems of today’s society is the fact that the artist is away from the profession of other arts and various social groups, as well as disregarding art and artist by the mentioned groups and followed by the weakness of art in the community. The importance of establishing social interactions and encountering different social groups with the arts and artists, as well as recognition and understanding of the importance of these interactions in the advancement of society makes imperative the research about establishing a suitable bed for the presence of a wide range of different social groups, and consequently, confrontation with artistic issues. Levinas’s philosophy is a kind of moral phenomenology in direction of the person’s Face- To- Face to one another or others, and forming the justice and the desired policy of a society that ultimately leads to the emergence of the transcendence of that society. The purpose of this research is introducing the appropriate designing method for an effective social bed in order to meet this social need. The research question is "What strategies can be used in the optimal design of artists’ community center through the adaption of visual arts and aesthetics in architecture with the Emmanuel levinas’s philosophy. In this research, the results of examining visual arts and architecture as the architectural framework and the results from Emmanuel Levinas’s Face- To- Face philosophy studies as a theoretical approach adapted together and finally by considering the use of each of these new achievements in designing artists’ community center, hypotheses were created as the results of this study which can be used to establish an appropriate and effective architecture bed for promotion and development of art, and consequently, the growth and progress of a community.