پديد آورندگان :
علي نيا، سيروس دانشگاه علوم پزشكي تهران - بيمارستان فارابي - مركز تحقيقات چشم پزشكي , محمدي، فرزاد دانشگاه علوم پزشكي تهران - بيمارستان فارابي - مركز تحقيقات چشم پزشكي , كاظمي اصل، سيامك وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي - دبيرخانه قطب هاي علوم پزشكي معاونت آموزشي , جباروند، محمود دانشگاه علوم پزشكي تهران - بيمارستان فارابي - مركز تحقيقات چشم پزشكي , لاشيئي، عليرضا دانشگاه علوم پزشكي تهران - بيمارستان فارابي - مركز تحقيقات چشم پزشكي
كليدواژه :
نخبه , قطب , تحليل ذينفعان , فرار مغزها , تحليل محتوا
چكيده فارسي :
مقدمه
اين مطالعه به منظور ارايه راهكارهايي جهت جذب نخبگان ايراني مقيم و غيرمقيم در كشور در قطب هاي علوم پزشكي و كاهش ميزان فرار مغزها صورت گرفته است.
روش كار
اين مطالعه به روش تحليل ذينفعان در سال 1393 انجام شد. پروتكل و ابزارهاي تحليل ذينفعان توصيه شده توسط سازمان جهاني بهداشت به فارسي برگردانيده شد. با استفاده از مرور شواهد و مستندات و همچنين برگزاري جلسات هم انديشي، ليستي شامل 36 نفر در 5 بخش و 13 زير بخش از تمامي ذينفعان در امر جذب نخبگان در كشور، شناسايي، تعريف، دسته بندي و اولويت گذاري شدند. در هر يك از اين گروه ها حداقل يك ذينفع در مصاحبه هاي كيفي نيمه باز شركت داده شدند. به منظور تحليل نظام مند و عيني خصوصيات مشخص شده از تحليل محتوا بهره گرفته شد.
يافته ها
تحليل كيفي مطالعه بر حسب دروني يا بيروني بودن، سطح دانش، نظرات، موضع گيري، معايب و مزايا، همسويي گروه ها، ميزان منابع در اختيار و ابتكارعمل گروه هاي ذينفع در مورد سياست مورد مطالعه ارايه شد. گروه هاي ذينفع نظرات متغير و گاها متضادي را در اين موارد ابراز كردند، اما به طور كلي بنياد ملي نخبگان، مجريان سياست، سياست گذران و قطب ها به ترتيب داراي بيشترين و خود نخبگان داراي كمترين ميزان قدرت و تاثيرگذاري بودند.
نتيجه گيري
به منظور دستيابي به راهكاري قابل اتكا، در مرحله اول بايد قطب هاي علوم پزشكي، افراد نخبه و استعداد درخشان باز تعريف شوند. مبتني بر اين بازتعريف و نظرات گروه هاي ذينفع، مدلي مفهومي ارايه شد كه تعامل قطب ها از طريق نخبگان و استعدادهاي برتر در واحدهاي مديريت دانشي، تحقيقات باليني، كرسي پژوهشي، شركت هاي دانش بنيان و كارآفريني اجتماعي را ترسيم كرده است.
چكيده لاتين :
Introduction: The current study was conducted to provide strategies to attract Iranian residents elites as
well as non-residents at the medical sciences center of excellence poles, and to reduce the rate of brain drain.
Methods: The Stakeholder Analysis technique has been applied in this study in 2014. The recommended
WHO protocol and relevant tools was translated to Persian language. Then, a total numbers of 36
stakeholders, who were related to elites issue, in 5 sections and 13 sub-sections were identified through
reviewing of evidences and documents as well as brainstorming sessions, and the semi-structured interviews
was conducted with them. The content analysis was used to achieve a systematic and explicit analysis of
requested characteristics.
Results: The results were reported according to the inner outer of the organization, knowledge, position,
interests, alliances, available resources, initiation of stakeholders about the policy under study. The
participants reported different and contrast views, overally. The results revealed that the National Elites
Foundation, policy enforcement, policy makers and centers of excellence had the most and the least power
and influence on elites circulation, respectively.
Conclusion: In order to achieve a reliable solution, the definition of center of excellence, and elites and
talented should be revised. According to this revision, and opinions of the stakeholders participating in the
study, a conceptual framework was suggested in which the interaction and cooperation among the poles of
excellent and elites, through elites based in knowledge management units, clinical research, research
positions, knowledge based enterprises, and social entrepreneurship has been clarified
