عنوان مقاله :
مطالعهي رويكرد انتقادي و اصلاحگرايانهي درام گروتسك در نمايشنامهي «بر پهنهي دريا» اسلاومير مروژك
پديد آورندگان :
راستي يگانه، فاطمه (آتوسا) دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز - دانشكده هنر و معماري
كليدواژه :
گروتسك , درام , اصلاحگر , تئاتر , اسلاومير مروژك , عجايبپردازي
چكيده فارسي :
هنر گروتسك با اعوجاج مضمون، فضاسازي عجيب و غريب، هجو رفتار، هزل ارتباطات فردي و اجتماعي و ريشخند ناهنجاريهاي زندگي مدرن و خلق زشتمايههاي جذاب، بهراستي به دنبال چيست؟ و چه هدفي را دنبال ميكند؟ گروتسك تركيبي از زشتنمايههاي آراسته به جذابيتهاي هنري است كه اشكال عجيب و غريب، تمسخرآور، اغراقشده و غيرواقع را بازتاب ميدهد. هدف اين زشتمايههاي جذاب چيست؟ ميخواهد بخنداند، اما كمدي نيست. ميخواهد مخاطرات دهشتناك زندگي واقعي را بازنمايي كند. اما تراژدي نيست. پس هدف از اين اعوجاج جهان در ساختار هنر چه ميتواند باشد؟
براي تحقيق دربارهي اين مهم، درام اسلاومير مروژك انتخاب شده است. مروژك درامنويس شاخصي است كه مولفه درام گروتسك به گونهاي برجسته در بيشتر كارهايش وجود دارند. عجايبپردازي، خندهآوري خوفناك، ناهماهنگي، اغراق و نابهنجاري و هجو و نقد سياسي از ويژگيهاي مهم درام مروژك هستند. او در آثارش پس از بيان ديدگاههاي انتقادي اجتماعي و سياسي بهدنبال اصلاح از طريق بازنمايي زشتمايههاي جهان خوفناك و عجيب گروتسكي است. در اين مقاله مقصود، مطالعه دربارهي هدف گروتسك (درام و تئاتر گروتسك) است. فرضيهي اين تحقيق برمبناي مطالعهي اهداف تئاتر گروتسك، اين است كه: «گروتسك تئاتري ميخواهد دركنار بزرگنمايي و استهزا زشتيها و كاستيها، بهويژه در گسترهي جامعه و سياست، يك ابزار منتقد و اصلاحگر باشد.»
در درام «بر پهنهي دريا» كه به عنوان نمونه موردي براي مطالعه انتخاب شده است، مروژك با پنج مولفه مهم: 1-اغراق (شخصيت پردازي و رفتار) 2-نمايش زشتي (مناسبات فردي، اجتماعي و سياسي) 3- تمسخر و استهزا (در گسترهي زباني) 4-عجايب پردازي و ناهماهنگي (در حوزهي منطق زمان و مكان) 5-ترس و -نابهنجاري: بازتاب بردگي و سلطه (محتوايي) توانسته است ضمن رويكرد انتقادي، امكان اصلاحگري فراهم سازد.
برايناساس اين مقاله در تلاش است تا به اين پرسشهاي اصلي كه «درام «بر پهنهي دريا» براساس چه متغييرهايي توانسته يك درام انتقادي و اصلاحگر باشد؟» و «چگونه ميتوان با به كارگيري مولفههاي گروتسك در درام زشتيها و كاستيهاي فردي، اجتماعي و سياسي را اصلاح كرد؟» و «درام مروژك براساس چه ويژگيهاي منحصربهفردي ميتواند بهعنوان يك درام اصلاحگر عمل كند؟» پاسخ بدهد.
در اين مسير، ضمن انتخاب نمايشنامهي «بر پهنهي دريا» بهعنوان نمونهي موردي، بخشي از مباني تئوري تحقيق برپايه مباني نظري درام گروتسك بنيان شده كه به طور مشخص مورد مطالعه قرار ميگيرد. سپس به رويكرد انتقادي و اصلاحگر در درام مروژك ميپردازم آثار او را به آثاري اصلاحگر، هشدار دهنده و منتقد سياسي و اجتماعي تبديل كرده است. در اين مقاله همچنين تلاش خواهد شد به شيوه تطبيقي-تحليلي با استفاده از روشهاي كتابخانهاي و منابع موجود به اين هدف دست يابيم.