كليدواژه :
توزيع بهينه , حداكثرسازي ثروت , نظريۀ تقسيم خطر , نظريۀ معاملۀ طلبكاران , نظريۀ نظم ورشكستگي
چكيده فارسي :
حقوق ورشكستگي زادۀ بحران مالي است؛ مجموعه قواعدي كه قواعد عام وصول طلب را بر هم ميريزد تا آثار سوء ناشي از اين بحران را به حداقل برساند. پرسش بنيادين در اين حوزۀ مهم حقوق اين است كه حقوق ورشكستگي بايد چه اهداف اساسي را پي گيرد؟ در پاسخ به اين پرسش در حقوق ورشكستگي بهدنبال «آنچه بايد» هستيم؛ ازاينرو به روش «تحليلي» و با تأكيد بر نظريات مطرحشده در خصوص هدف حقوق ورشكستگي، به پرسش يادشده پرداخته شد و در اين زمينه نظريات «معاملۀ بستانكاران»، «نظم ورشكستگي»، «تقسيم خطر» و «احياي ارزشها» معرفي و تحليل شد. بررسي اين نظريات نشان ميدهد هدف حقوق ورشكستگي بايد در دو بعد اقتصادي و اجتماعي تعريف شود. در بعد اقتصادي هدف حداكثرسازي ثروت است كه در قالب حداكثرسازي ارزش اموال موجود و حفظ بنگاه اقتصادي ظهور مييابد. در بعد اجتماعي توزيع بهينۀ اموال هدف حقوق ورشكستگي است. در اين بعد دو رويكرد مطرح است. رويكرد نخست اين است كه توزيع بايد منطبق بر توافق قبل از شروع آيين ورشكستگي باشد و رويكرد دوم توزيعي را بهينه ميداند كه به نفع طرف ضعيف بحران صورت گيرد.