دلايل نقلي بر ناتواني بشر از شناخت خدا

Narrational Reasons on Human Being Disability to Know God

در اين مقاله دلايل نقلي، شامل قرآن و روايات معصومين: بر ناتواني بشر از شناخت خدا بوسيلة ابزارهاي شناختي بشري شامل عقل، وهم، خيال و فكر بررسي شده و با بيست و دو دسته آيه و روايت، تأكيد و تأييد شده است. البته بشر فاقد معرفت خدا نيست، بلكه به در اين معرفت دخالتي ندارد. معرفت خدا، فعل خداي متعال است و بشر نسبت به آن منفعل است، خداي سبحان تفضلاً اين معرفت را به انسان بخشيده است. انسان مختار مي­ تواند نسبت به معرفت موهبتي خداي متعال موضع بگيرد، يا آن را بپذيرد و اقبال كند، يا آن را منكِر شود و ادبار كند، كه بدين جهت مستلزم و مستوجب ثواب يا عقاب الهي مي­ گردد. آيات و روايات نشان مي ­دهند كه خداي متعال در عقل، وهم، خيال و فكر انسان نمي­ آيد تا براي او معرفتي بشري حاصل شود. بعلاوه معرفت خداي متعال، فعل خدا است، بشر در آن، دخالتي ندارد و اين معرفت قبل از نشئة دنيا به انسان اعطا شده است.

the present article studies narrational reasons including Quran and the narrations of infallibles about disability of men to know God by recognition means that men are equipped with like reason, delusion, imagination and thinking and asserts this disability by 23 verses and traditions. Of course human being are not empty of knowledge about God but they play no role in it. Having knowledge about God is the Act of God and human being is passive in it, God Almighty gave this knowledge about God to men out of His Bounty. Human being can willingly oppose it or accept it, or deny it. Based on their reaction, they deserve rewards or punishment. The verses and narrations show that God Almighty can not be limited in reason, delusion, imagination or thought to make men know him. In addition, the knowledge of God is the Act of God, and men has no role in it and this knowledge about God had given to human being prior to emanation of the world.