كليدواژه :
معرفت شناسي فمينيستي , جنسيت , نظريه ي اعتباريات , ملاك صدق , علامه طباطبايي
چكيده فارسي :
به باور فمينيست‌ها جنسيت در معرفت و شناخت اثرگذار است و علوم بشري به دست مردان و متناسب با منافع آنها صورت‌بندي شده و سركوب زنان را توجيه مي‌كند. منتقدين در مقابل، بر اين باورند كه اولا در اين ديدگاه ميان ملاك صدق معرفت و منشأ پيدايش آن خلط شده، در نتيجه «مغالطه تكويني» رخ داده است و ثانيا لازمه آن قبول «پلوراليسم معرفتي» است. به باور اين نوشتار دقت در لوازم نظريه اعتباريات علامه طباطبايي، تحليل نويني در اين حوزه ارائه مي‌دهد. بر اساس اين تحليل مي‌توان از «تأثيرگذاري علّي» جنسيت در سطح شكل گيري معلومات اعتباري سخن گفت. در نتيجه جنسيت معرفت‌هاي اعتباري را اثبات نكرده، بر خلاف باور منتقدين «ملاك صدق» آنها محسوب نمي‌شود اما مي‌تواند آنها را ايجاد و انشاء كند. در اين ميان براي دستيابي به معرفت‌هاي اعتباري حكيمانه، درصورتي‌كه اعتبار كننده، اولاً از شناخت پيشيني كافي نسبت به هستي، انسان و رابطه اين دو برخوردار باشد و ثانياً محصور در جنسيتي خاص نباشد، مي‌تواند به اعتباريات حكيمانه بيشتري دست‌يابد. در نتيجه محل تأمل در ديدگاه فمينيست‌ها عدم توجه به تأثيرگذاري اين شناخت‌هاي پيشيني است نه توجه به تأثيرگذاري جنسيت. در اين ميان باور به معرفت‌هاي پايه، مي‌تواند از فروغلطيدن در پلوراليزم معرفتي نيز جلوگيري كند. در اين مقاله با تأكيد بر نظريه اعتباريات، دو انتقاد مذكور به تفصيل مورد بررسي قرار مي‌گيرند.
چكيده لاتين :
Feminists believe that gender is influential in knowledge and cognition, and that various knowledge is formulated by men in accordance with their interests and justifies the oppression of women. On the contrary, critics believe that in this view, firstly, there is a confusion between the criterion of the truth of knowledge and its origin, resulting in a "developmental fallacy" and secondly, it causes "epistemic pluralism". According to this article, the accuracy of Allameh Tabatabai's Theory of Considered Things tools provides a new analysis in this discussion. Based on this analysis, we can talk about the "causal effect" of gender on the level of formation of considered things. Thus, gender does not prove considered things and, contrary to critics' beliefs, is not their "criterion of truth," but it can create them. In the meantime, in order to attain wise considered things, if a person has sufficient prior knowledge of existence, human, and the relationship between the two, and is not confined to a particular gender, he can attain more wise considered things. Thus, neglecting the influence of these previous cognitions is a mistake of the feminist view, not a belief in the influence of gender. In the meantime, believing in basic knowledge can also prevent one from falling into epistemic pluralism. In this article, the two criticisms with emphasis on theory of considered things are examined in detail.
