فراواني كنه هاي خانواده ي Ixodidae ناقل Babesia و تعيين فراواني آلودگي دام و انسان به Babesia در منطقه ي ميانكوه استان چهار محال و بختياري در سال 1396

Frequency Estimation of the Ixodidae Ticks of Babesian Carriers and Determination of the Frequency of Human and Animal Contamination to Babesiosis in the Miankooh District of Chaharmahal va Bakhtiari Province, Iran, in 2017

مقدمه: منطقه‌ي ميانكوه از توابع استان چهار محال و بختياري است كه در آن، دام‌پروري سنتي از رونق بسياري برخوردار است. Babesiosis، نوعي بيماري انگلي است كه اغلب به وسيله‌ي كنه منتقل مي‌گردد. با توجه به شيوع بالاي كنه‌هاي سخت در دام‌هاي اين منطقه، امكان وجود Babesiosis در منطقه وجود دارد. هدف از انجام مطالعه‌ي حاضر، بررسي فراواني كنه‌هاي خانواده‌ي Ixodidae ناقل Babesia و فراواني آلودگي دام و انسان به Babesia در اين منطقه بود. روش‌ها: در اين بررسي، 205 نمونه‌ي دامي و 160 نمونه‌ي انساني دريافت و با روش‌هاي ميكروسكوپي و مولكولي بررسي شدند. يافته‌ها: آلودگي 31 درصد از نمونه‌هاي دامي به Babesia توسط روش ميكروسكوپيك تأييد شد. سپس، تمامي نمونه‌هاي مثبت با روش مولكولي مورد بررسي قرار گرفتند كه آلودگي 65/6 درصد از نمونه‌ها به Babesia ovis تأييد گرديد. همچنين، 13/12 درصد از نمونه‌هاي انساني آلوده به جنس Babesia بودند كه آلودگي 33/3 درصد نمونه‌ها به گونه‌ي Ovis توسط روش مولكولي تأييد شد. جهت تأييد نمونه‌هاي منفي تعدادي از نمونه‌هاي دامي و انساني به صورت تصادفي انتخاب و توسط روش مولكولي مورد بررسي قرار گرفتند كه منفي بودن تمام آن‌ها توسط روش مولكولي نيز تأييد شد. جنس و گونه‌ي كنه‌هاي صيد شده نيز توسط كليد تشخيص ريخت‌شناسي انجام شد. تمام گونه‌هاي صيد شده Rhipicephalus sanguineus بودند. نتيجه‌گيري: با توجه به فراواني عفونت Babesia در دام‌هاي اين منطقه، با تشخيص صحيح و درمان به موقع، مي‌توان از گسترش اين بيماري در منطقه جلوگيري كرد.

Background: Traditional livestock has a lot of prosperity in the Miankooh district of Chaharmahal va Bakhtiari Province in Iran. Due to the prevalence of hard ticks among livestock in the region, there is the possibility of babesiosis in the region. The aim of the present study was to investigate the frequency of ticks, as well as the frequency of human and animal contamination with babesiosis in this region. Methods: In this study, 205 livestock including sheep and goats and 160 human blood samples and 317 ticks were collected from livestock. All smears were stained to identify the Babesia genus by microscopic method, after which the positive smears were examined by molecular method for identification of Babesia Ovis (B. Ovis) species. Findings: From 205 livestock samples, 64 samples of Babesia infection were confirmed by microscopic method, and 42 samples were confirmed as B. Ovis. Among the 160 human samples, 21 samples were confirmed by the microscopic method as Babesia that 7 of them were confirmed as B. Ovis. To confirm the negative samples, a number of human and animal samples were selected randomly and examined by molecular method, and all of them were negatively confirmed by the molecular method. The tick specimens were also identified by the reliable morphological key to the level of genus and species. All of them identified as Rhipicephalus sanguineus. Conclusion: The prevalence of Babesia infection in livestock in this region is significant; therefore, it is possible to restrict the disease in the area with proper diagnosis and timely treatment.