عنوان مقاله :
تمجيدهاي ايرانيان از معماري فرنگ و رابطۀ آن با انتقادهاي آنان از معماري ايران در اواخر دوران قاجار
پديد آورندگان :
حقير ، سعيد دانشگاه تهران ، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري , صلواتي ، كاميار دانشگاه تهران ، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري
كليدواژه :
غربشناسي , سفرنامه , فرنگ , معماري و مشروطه
چكيده فارسي :
بيان مسئله: تغيير جهت معماري ايران در اوائل قرن حاضر ميتواند مولود عوامل مختلفي باشد و يكي از آنها مشاهدۀ مستقيم كشورهاي توسعهيافتهتر آن زمان بوده است. اين مشاهدات از حيث معماري و شهرسازي نيز تأثيرگذار بوده و بر ذهنيات معمارانه و شهري ايرانيان اثر گذاشتهاند.هدف: هدف اين مقاله بازخواني و دستهبندي داوريهاي تمجيدآميز ايرانيان دربارۀ معماري و شهرهاي اروپايي در سفرنامههاي فرنگ اواخر دوران قاجار تا زمان كودتا و مقايسۀ آن با داوريهاي منفياي است كه ايرانيان، در همان دوران، دربارۀ معماري ايران داشتهاند.روش تحقيق: اين تحقيق به روش تفسيريتاريخي و در چارچوب نظريۀ مدرنيتههاي چندگانه انجام شده است. با بررسي ۲۱ سفرنامۀ دوران قاجار متأخر (تا ۱۳۳۹ ه.ق.)، دادههاي مربوط به سؤال تحقيق استخراج و سپس رابطۀ آنها با داوريهاي انتقادي موجود دربارۀ معماري و شهرهاي ايراني در متون آن زمان بررسي شده است.نتيجهگيري: اصليترين تمجيدهاي ايرانيان دربارۀ معماري و شهرهاي اروپايي مربوط به پاكيزگي شهرها و بناهاي فرنگي، بهقاعدگي (اجرا براساس نقشههاي پيشيني و مستقيم و منظم بودن ساختهها)، تكنولوژي، بلندي بناها، زيبايي پلكانها، توجه به آثار عتيقه و تاريخي، و بالأخره توجه به فضاهاي عمومي است. در ادامه، نشان داده شده است كه فزوني تحسين از بعضي جنبههاي معماري و شهري فرنگ (مثلاً بهداشت يا از روي نقشه بودن شهرها)، بيش از آنكه نشانگر ويژگيهاي معمارانه و شهري مقاصد آنها باشد، نشانگر دغدغۀ آنان دربارۀ همان جنبهها در داخل ايران است و در انتقادهاي آنان از معماري و شهرهاي ايران نيز حضور پررنگ داشته است. به عبارت ديگر، مدرنيتۀ ايراني ــ كه با مدرنيتۀ غربي متفاوت است ــ با توجه به مسائل و دغدغههاي دروني و بومياش، به برخي دستاوردهاي مدرنيته در معماري و شهرسازي توجه بيشتري نشان داده است و بدينترتيب با توجه به ملزومات و نيازهاي بومي، تفسيري اينجايي و گزينشي از مدرنيزاسيون معمارانه و شهري ارائه داده است.