كليدواژه :
تصوير , نقاشي , رنگ , نور , زمان , نيرو , دلوز , بازنمايي
چكيده فارسي :
بيان مسئله: دربارۀ چيستي انواع تصوير و شروط همبستۀ ظهورِ سنخهاي مختلف آنها نزد دلوز است. هدف پژوهش: مقاله مشتمل بر دو مؤلفه يعني روشنكردن انواع تصوير، شرايط ظهور آنها با تأكيد بر زمان و نيز تعيين نوع تصوير يك اثر نقاشي با توجه به شرايط ظهور آن است. فرض مقاله اين است كه تعيين شرايط ظهور تصاوير به تشخيص نوع آن كمك ميكند. براي روشنشدن سنخ تصوير، شرايط ظهور آن تصوير مطالعه ميشود. براي سهولت رسيدن به اهداف تحقيق، يك اثر نقاشي از هنرمند معاصر ايران مورد واكاوي گرفته است. روش پژوهش: تحليل محتواي كيفي است.نتيجهگيري: از نظر دلوز، دو سنخ تصوير يعني تصويرحركت و تصويرزمان وجود دارد. تصويرحركت مشتمل بر تصويرادارك، تصويرعمل و تصويرحال است. تصويرزمان هم متشكل از تصويرخاطره، تصويررؤيا و نيز تصويرانديشه و تصويربلور است. سنخ اول تصوير با محوريتِ حركت، با كنترل، منعكس و جذبكردنِ اثرگذاري چيزها، وابسته به كنش خاصي است. در دورۀ مدرن تصويرزمان مبتني بر تكوين زمان ناب است. تصويرزمان، سنخي از تصوير با تركيبي از تصاوير براي نمونه مجازي و واقعي است. اين تصوير با محوريت زمان بر بنيانِ روابط اصيل نيروها و تأثر آنها، بر مبناي فعلِ خودانگيخته و آزادنمودار از بطن ناامكان شكل گرفته است. همبسته با اين فعل، يعني بيرونكشيدنِ نمودار به منزلۀ امري اثرگذار و تعيّنبخش، تصويري با گسست از انواع بازنمايي ظهور ميكند. براساس مسير پژوهش، بررسي شرايط ظهور يك اثر نقاشي به منزله تصوير، مانند «بدون عنوان» وابستگي به رنگنيرو، رنگمكان و فضا، رنگنور و زمان را نشان ميدهد. اين شرايط حاكي از پيوندِ تصوير واقعي انسانهاي اطراف هنرمند و تصوير مجازي معراج براي تأكيد بر وضعيت انسان معاصر است. تصوير نهايي به منزلۀ تصوير-زمان امكان انديشيدن به معناي تازهاي از مفهوم انسان را فراهم ميكند.