شماره ركورد :
1178310
عنوان مقاله :
تحليل فرايند فرديت‌يابيِ نوروز در منظومۀ‌ «گل و نوروز» بر اساس نظريۀ تفرّد يونگ
پديد آورندگان :
بالار ، مرتضي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز , فرضي ، حميدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز , اماني استمال ، رستم دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز
از صفحه :
9
تا صفحه :
28
كليدواژه :
يونگ , فرايند فرديت , كهن الگوها , مثنوي «گل و نوروز»
چكيده فارسي :
فرايند فرديت از ديدگاه يونگ نوعي پختگي و رشد رواني انسان است كه در طي آن مركز شخصيت از «من» به «خود» منتقل مي شود و از آن جايي كه آثار ادبي به دليل غناي دروني و نشأت گرفته از ناخودآگاه جمعي،در كالبد انباشته از سمبل ها و استعاره ها،ساختارهاي خودآگاه و ناخودآگاه، خواننده را در خود درگير مي سازد و خواه و ناخواه تحليل كهن الگويي متن ادبي را مي طلبد. در اين مقاله سعي شده است منظومه ي «گل و نوروز» خواجوي كرماني به روش توصيفي تحليلي بر اساس نظريۀ تفرّد يونگ مورد نقد و بررسي قرار گيرد.سفر نوروز به سوي روم كه در واقع نمادي از جست وجوي وي در روند فرديت رواني است و با اولين تكانۀ عشق به سوي روم شروع مي شود، اساس داستان اين منظومه را پي ريزي مي كند و قهرمان داستان كه در آغاز شاهزاده اي جوان و بي تجربه بود با فعال شدن كهن الگوي آنيما و ارسال فراخوانِ پيوستگي و يگانگي به قلمروِ خودآگاه روان قهرمان، روند فرديت يابي وي آغاز مي شود و با هدايت پيرخردمند، گذر از مشكلات و سايه هاي درون و انعطاف پذيري پرسونا، بين خودآگاه و ناخودآگاه وي هماهنگي ايجاد شده و در نهايت فرايند فرديت و خودشناسي را با موفقيت به پايان مي رساند.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب غنايي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب غنايي
لينک به اين مدرک :
بازگشت