عنوان مقاله :
تحليل فرانقش انديشگاني شعر «خوان هشتم» از مهدي اخوانثالث بر اساس دستور نقشگراي هليدي
پديد آورندگان :
حسيني ، سارا دانشگاه ايلام , جهاني ، محمدتقي دانشگاه ايلام
كليدواژه :
دستور نقشگراي هليدي , فرانقش , حماسۀ كهن , حماسۀ نوين , شعر خوان هشتم
چكيده فارسي :
دستور نقشگراي هليدي از آن رو كه امكان بررسي متون را به صورت يك كلِ منسجم و يك پارچه فراهم ميكند، در مطالعات ادبي نيز بسيار موثر واقع گرديده است. اين شاخه از دستور نوين، با تكيه بر سه فرانقش عمدۀ انديشگاني، بينافردي و متني، به واكاوي متون و هم چنين بررسي نقش زبان در بازنمود واقعيت، تعامل بينافردي و معناي متون ميپردازد. فرانقش انديشگاني از ميان اين سه فرانقش، شامل شش نوع فرايند مادي، ذهني، رابطهاي، رفتاري، كلامي و وجودي ميگردد. در آثار حماسي كهن، بدان دليل كه حماسهسرا مي كوشيد تصويري عيني و ملموس از داستاني قهرماني و ملّي خلق كند، از فرايندهاي مادي بيش از ديگر فرايندها بهره ميبرد، اما در حماسههاي نوين با توجه به تغيير مختصات جوامع انساني، حماسهسرا، با توجه به شكلي كه براي روايت برميگزيند، ممكن است از فرايندهايي مختلف در اثرش استفاده كند. شعر خوان هشتم اثر مهدي اخوان ثالث از برجستهترين حماسهسرايان معاصر است كه از فرايندهاي ذهني و پس از آن فرايندهاي ذهني و كلامي بيشترين استفاده را كرده است. شكل روايي داستان، حضور يك نقال در روايت و پس از آن حضور شاعر به عنوان نقال يا راوي دوم، غلبۀ ساختار وصفي قصه و هم چنين پيوند با داستان هفت خوان رستم را ميتوان از مهمترين دلايل كاربست اين نوع فرايندها در شعر خوان هشتم دانست.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي