تاثير سياستهاي اقتصاد مقاومتي بر تجاري سازي محصولات دانش بنيان با استفاده از تحليل ماتريس اهميت – عملكرد(IPMA)

هدف از پژوهش حاضر، شناسايي، اولويت بندي و طراحي الگوي شاخص‌هاي اقتصاد مقاومتي موثر بر تجاري سازي محصولات دانش بنيان در مراكز رشد شمال كشور(گلستان و مازندران) بوده، تحقيق از نظر هدف،كاربردي و از حيث روش تحقيق، از نوع آميخته، جامعه آماري پژوهش در بخش كيفي شامل خبرگان دانشگاهي و مديران و كارشناسان مرتبط در شركت‌هاي دانش بنيان و در بخش كمي مديران و مسئولان خبره‌ي شركت‌هاي دانش بنيان مي باشد. نمونه‌گيري در بخش كيفي هدفمند و در بخش كمي تصادفي طبقه‌اي بود. در بخش كيفي 13نفر در فرآيند مصاحبه و در بخش كمي با حجم جامعه 118 نفر، 97 نفر به عنوان نمونه مشاركت داشتند. ابزار جمع‌آوري داده‌ها شامل مصاحبه وپرسشنامۀ محقق ساخته بود. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش كدگذاري در بخش كيفي و در بخش كمي از تحليل عاملي اكتشافي و تائيدي استفاده شد. الگوي طراحي شده با 7 شاخص در تجاري سازي و 5 شاخص در اقتصاد مقاومتي ارائه گرديد. اطلاعات مورد نياز با استفاده از پرسشنامه طراحي شده با 87 گويه(تجاري سازي51 گويه و اقتصاد مقاومتي 37 گويه)، جمع‌آوري و از طريق نرم‌افزارهايSPSS و PLS مورد تحليل قرارگرفت. بر اساس نتايج رتبه بندي و اولويت بندي كه بر اساس ماتريس تحليل اهميت- عملكرد (IPMA ) انجام شده، شاخص مديريتي و اقتصادي هم از نظر اهميت و هم از نظرعملكرد حائز رتبه اول شده است. همچنين با توجه به تاييد شدن ضريب مسير، آماره t و مقدار p-value ، شاخص‌هاي اقتصاد مقاومتي بر تجاري‌سازي، تاثير معني‌دار و مستقيم دارد