عنوان مقاله :
بررسي مباني نظري تاثير فاصله جغرافيايي بين موسسه حسابرسي و شركت بر حق الزحمه حسابرسي، به موقع بودن گزارش حسابرسي و چرخش حسابرس
عنوان به زبان ديگر :
Review the Theoretical Basis of the Impact of Geographical Distance Between Audit Firm and Company on the Audit Fees, Timeliness of Audit Report and Rotation of Auditor
پديد آورندگان :
ساعدي، رحمان دانشگاه آزاد اسلامي واحد دولت آباد، اصفهان، ايران
كليدواژه :
حق الزحمه , فاصله جغرافيايي , موقع بودن گزارش حسابرسي , چرخش حسابرس
چكيده فارسي :
هدف اين مقاله بررسي مباني نظري تاثير فاصله جغرافيايي بين موسسه حسابرسي و شركت بر حق الزحمه حسابرسي، به موقع بودن گزارش حسابرسي و چرخش حسابرس است. ارتباط و تسلط بيشتر به موضوع فعاليت شركت در حسابرسي، در شرايطي كه بعد مسافت جغرافيايي بالا باشد، كمتر رخ مي دهد و احتمال افزايش خطر حسابرسي را در پي خواهد داشت. اين مساله منجر به افزايش آزمون هاي محتوايي توسط حسابرسان، براي اطمينان و گسترش سطح رسيدگي، خواهد شد كه به نوعي در تعيين حق الزحمه حسابرسي موثر است. به عبارتي، هر چه فاصله موسسه حسابرسي با شركت صاحبكار طولاني تر باشد، هزينه حسابرسي افزايش مي يابد. نزديكي شركت ها و موسسه هاي حسابرسي از نظر جغرافيايي مي تواند منجر به سطوح بالاتري از مبادلات اجتماعي بين حسابرس و مشتريان شود، به گونه اي كه نزديكي جغرافيايي باعث ايجاد اعتماد بيشتر بين حسابرسان و مديران ارشد شركت ها، خواهد شد. اين موضوع در شبكه بندي، تعامل و تبادل روابط اجتماعي كه منجر به اعتماد مي شود موثر است و مي تواند موجب افزايش دانش و يادگيري شركت ها شود. بنابراين، نزديكي جغرافيايي موسسه حسابرسي و شركت، به ثبات حسابرس و كاهش چرخه حسابرسان كمك خواهد نمود. از سوي ديگر، با هدف افزايش راحتي نسبي در دسترسي به اطلاعات شركت ها و آشنايي با محيط اقتصادي و نظارتي در منطقه و تاثير آن بر شركت، بايد حسابرسي محلي توسعه يابد و كارايي آن افزايش يابد كه با پيروي از اين مساله، تاخيرهاي حسابرسي كاهش خواهد يافت و گزارش هاي حسابرسي به موقع، ارايه خواهد شد. هدف اين مقاله بررسي مباني نظري تاثير فاصله جغرافيايي بين موسسه حسابرسي و شركت بر حق الزحمه حسابرسي، به موقع بودن گزارش حسابرسي و چرخش حسابرس است. ارتباط و تسلط بيشتر به موضوع فعاليت شركت در حسابرسي، در شرايطي كه بعد مسافت جغرافيايي بالا باشد، كمتر رخ مي دهد و احتمال افزايش خطر حسابرسي را در پي خواهد داشت. اين مساله منجر به افزايش آزمون هاي محتوايي توسط حسابرسان، براي اطمينان و گسترش سطح رسيدگي، خواهد شد كه به نوعي در تعيين حق الزحمه حسابرسي موثر است. به عبارتي، هر چه فاصله موسسه حسابرسي با شركت صاحبكار طولاني تر باشد، هزينه حسابرسي افزايش مي يابد. نزديكي شركت ها و موسسه هاي حسابرسي از نظر جغرافيايي مي تواند منجر به سطوح بالاتري از مبادلات اجتماعي بين حسابرس و مشتريان شود، به گونه اي كه نزديكي جغرافيايي باعث ايجاد اعتماد بيشتر بين حسابرسان و مديران ارشد شركت ها، خواهد شد. اين موضوع در شبكه بندي، تعامل و تبادل روابط اجتماعي كه منجر به اعتماد مي شود موثر است و مي تواند موجب افزايش دانش و يادگيري شركت ها شود. بنابراين، نزديكي جغرافيايي موسسه حسابرسي و شركت، به ثبات حسابرس و كاهش چرخه حسابرسان كمك خواهد نمود. از سوي ديگر، با هدف افزايش راحتي نسبي در دسترسي به اطلاعات شركت ها و آشنايي با محيط اقتصادي و نظارتي در منطقه و تاثير آن بر شركت، بايد حسابرسي محلي توسعه يابد و كارايي آن افزايش يابد كه با پيروي از اين مساله، تاخيرهاي حسابرسي كاهش خواهد يافت و گزارش هاي حسابرسي به موقع، ارايه خواهد شد.
چكيده لاتين :
The purpose of this article is review the theoretical basis of the impact of
the geographical distance between the audit firm and the firm on the audit
fees, the timeliness of the audit report, and the rotation of the auditor. More
communication and mastery over the company's activities in auditing,
which are less likely to occur in areas where geographical distances are
high and will increase the risk of audits, leading to more auditors' tests to
ensure and extend the level of review. Which is somehow effective in
determining audit fees. From this perspective, the longer the audit firm's
distance with the client is, the greater the cost of the audit. The close
proximity of geographic auditing companies and auditors can lead to
higher levels of social exchanges between auditors and customers, with
geographical proximity leading to greater trust between auditors and senior
executives of companies. This can be achieved even in networking,
interacting and exchanging social relationships that leads to trust and
increasing knowledge and learning of companies. Therefore, it could be
expected that the geographical proximity of the audit firm and the firm,
would help the auditor to stabilize and the auditors' rotation would
decrease. Also, the relative ease of access to corporate information, as well
as the greater excellence of the economic and regulatory environment in
the region and its impact on companies, should increase the efficiency of
local auditing, reduce audit delays, and provide timely audit reports.
عنوان نشريه :
پژوهش حسابداري