عنوان مقاله :
ساز و كار نظريۀ پنجرههاي كانونيشدگيِ منفرد يان در شكلگيري روايتهاي تازه از متون نئوكلاسيك (مورد مطالعاتي: نمايشنامۀ روزنكرانتز و گيلدنسترن مردهاند اثر تام استوپارد)
پديد آورندگان :
اسكندرنژاد ، غزل دانشگاه هنر - دانشكدۀ سينما و تئاتر - گروه نمايش , آجورلو ، احسان دانشگاه سوره
كليدواژه :
روايتشناسي , پنجرههاي كانونيشدگي , منفرد يان , روزنكرانتز و گيلدنسترن مردهاند
چكيده فارسي :
روايتشناسي يكي از شاخههاي نشانهشناسي است و همواره مورد توجه نظريهپردازان نقد ادبي بوده. «منفرد يان» از جمله نظريهپردازاني است كه نظريۀ «پنجرههاي كانونيشدگي» را در تكميل نظري كانونيشدگي ژرار ژنت ارائه كرد. كانونيشدگي در روايت، زاويه ديدي است كه راوي اثر بر آن متمركز ميشود. منفرد يان در نظريۀ كانونيشدگي خود از اصطلاح «پنجرههاي كانونيشدگي» براي اتفاقات و حوادث خيالي يا تازه در روايت استفاده ميكند. اين اتفاقات از دريچه لنزي به روايت ديده ميشود كه آن لنز ناشي از تجربۀ زيستي راوي اثر است و اومولت نام دارد. با اينكه روايتشناسي در حوزۀ نقد ادبيات داستاني مطرح شده، اما تحليل آثار دراماتيك از دريچۀ نظريههاي متنوع حتي اگر به صورت ويژه و مستقل به حوزۀ درام نپرداخته باشند پيشنهادي براي درك متفاوت آثار دراماتيك است. پژوهش حاضر، با روش توصيفيـتحليلي و مبتني بر جمعآوري دادههاي كتابخانهاي نگاشته شده است. در اين پژوهش با تمركز بر نمايشنامۀ روزنكرانتز و گيلدنسترن مردهاند اثر تام استوپارد، پنجرههاي كانونيشدگي در روايت را بررسي كردهايم و به اين نتيجه رسيدهايم كه در اقتباس نمايشنامۀ مذكور از نمايشنامۀ هملت، تغيير پنجرههاي كانونيشدگي در يك روايت، باعث شكليگيري روايتي تازه از متون نئوكلاسيك در جهان مدرن شده و تغيير پنجرههاي كانونيشدگي در خود روايت روزنكرانتز و گيلدنسترن مردهاند نيز روايت را به سوي نگاهي پست مدرن و واسازانه هدايت كرده است.
عنوان نشريه :
نامه هنرهاي نمايشي و موسيقي
عنوان نشريه :
نامه هنرهاي نمايشي و موسيقي