رابطه هوش اخلاقي و هوش معنوي با تعهد زناشويي زنان: نقش واسطه اي صميميت زناشويي

با توجه به اهميت تعهد زناشويي در سلامت و پايداري نظام خانواده، شناسايي عوامل موثر بر آن مهم است. از اين رو، هدف پژوهش حاضر بررسي نقش واسطه اي صميميت زناشويي در رابطه هوش اخلاقي و هوش معنوي با تعهد زناشويي بود. روش پژوهش توصيفي همبستگي بود. جامعه آماري زنان متاهل مراجعه كننده به فرهنگسراي خاواران شهر تهران در سال 1398 بود كه تعداد 338 نفر با روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسش نامه تعهد زناشويي (آدامز و جونز، 1997)، سياهه شايستگي اخلاقي (لنيك و كيل، 2005)، سياهه هوش معنوي (كينگ،2008) و مقياس صميميت زناشويي (والكر و تامپسون، 1983)گردآوري و با روش مدل سازي معادلات ساختاري تحليل شد. يافته‌ها نشان داد كه اثر مستقيم هوش اخلاقي بر صميميت زناشويي (01/0 P) و هوش معنوي بر صميميت زناشويي (01/0 P) به طور مثبت معنادار است. در نهايت، نتايج نشان داد كه صميميت زناشويي در رابطه بين هوش اخلاقي و تعهد زناشويي (05/0P ) و در رابطه بين هوش معنوي و تعهد زناشويي (05/0P ) نقش واسطه اي دارد. در مجموع، مطالعه حاضر بر نقش واسطه‌اي صميميت زناشويي تاكيد دارد. بنابراين، در كنار تقويت هوش اخلاقي و هوش معنوي با كمك به ارتقاي صميميت زناشويي مي‌توان ميزان تعهد زناشويي را ارتقا داد.