عنوان مقاله :
اميد اجتماعي معاصر
عنوان به زبان ديگر :
بدون عنوان
پديد آورندگان :
فاضلي ، نعمت الله پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
اميد اجتماعي , بحران اسيب اجتماعي , ساختار اجتماعي
چكيده فارسي :
امروزه هر شهروند ايراني با اين پرسش مواجه است كه: ما شهروندان ايران چه امكانها و فرصتهايي براي بهبود وضع جامعه در اختيار داريم؟ به عبارت ديگر، پرسش اين است كه: «باتوجه به بحرانهاي گوناگوني كه جامعه با آن درگير است ـ مانند بحران محيطزيست، بحران فرسايش سرمايههاي اجتماعي، بحران سياسي در نتيجه درگيريهاي منطقهاي و بينالمللي، بحران آسيبهاي اجتماعي، بحران اعتياد، بحران فقر و بحران تبعيض اجتماعي ـ چه امكان يا اميدي براي بهبود شرايط جامعه وجود دارد؟» من تلاش ميكنم در اين گفتار، ديدگاهي را براي پاسخ به پرسش فوق ارائه دهم. ابتدا تعريف يا تلقي خود را از مفهوم اميد اجتماعي ارائه ميكنم و سپس براساس تحولات تاريخي نشان ميدهم كه در دوره معاصر تاريخ ايران (از مشروطه تا امروز) چه امكانات و فرصتهايي براي ايجاد اميد اجتماعي وجود داشته است. اميد بيش از آنكه حسي فردي باشد، نوعي ساختار عاطفي، احساسي و شناختي است كه افراد و گروههاي گوناگون را به شيوههاي مختلف بسيج ميكند تا از مجموعه سرمايهها و نيروهاي خود براي ايجاد پويايي در زندگي جمعي و اصلاح ساختار اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي بهره بگيرند. اميد اجتماعي از اين ديدگاه عبارت است از: «مجموعه ظرفيتها و قابليتهاي جمعي كه در فرايند تاريخي زندگي يك گروه يا ملت ايجاد ميشود». اميد اجتماعي مفهومي است براي تشريح فضاي بينالاذهاني حاكم بر گروه يا ملت. اميد اجتماعي نوعاً به ساختار احساسات حاكم بر اجتماع بينالاذهاني جامعه مربوط ميشود. اگر از اين منظر به جامعه معاصر ايران بنگريم. ميبينيم كه در دوره معاصر ـ از زمان مشروطه و قاجار تاكنون ـ چه ظرفيتها و قابليتهايي براي پويايي و بهبود وضعيت زندگي اجتماعي ما وجود داشته است. بهنظر من، دوره معاصر تاريخ ايران يكي از پوياترين دورههاي تاريخي آن بوده است. در اين دوره، انقلابها ودگرگونيهاي ساختاري زيادي در ايران رخ دادهاند و اين پوياييها همچنان ادامه دارند. گمان ميكنم اميد و بهويژه اميد اجتماعي را بايد در اين پوياييها جستوجو كرد. در ادامه پوياييهاي دوره معاصر تاريخ ايران را فهرست و در قالبي هفتگانه تشريح ميكنم.
عنوان نشريه :
رشد آموزش علوم اجتماعي