قايسۀ اثربخشي واقعيت درماني با شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر سبك هويتي دانشآموزان دختر دبيرستاني

مقدمه: نوجواني دوراني از زندگي است كه با تغييرات گسترده در خود و نيز تشكيل هويتي پايدار همراه است. يكي از رويكردهاي روانشناختي كه در جديدترين تحوالت درمانهاي شناختي مطرح شده است درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقايسۀ اثربخشي واقعيت درماني و شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر سبك هويتي دانشآموزان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نيمه آزمايشي با گروه آزمايش و كنترل با پيشآزمون، پسآزمون و پيگيري بود. جامعۀ پژوهش شامل دانش آموزان دختر دبيرستاني آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصيلي 1396-97 بود. نمونه پژوهش حاضر، تعداد 45 نفر از دانش آموزان دبيرستان كه نمرۀ آنان در آزمون كي مت 5/1 واحد انحراف معيار كمتر از نمره استاندارد بود؛ انتخاب و بهصورت تصادفي در سه گروه واقعيت درماني، شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي و كنترل قرار گرفتند. جهت گردآوري داده ها از پرسشنامۀ سبكهاي هويت برزونسكي )1989 )براي سنجش سبك هويتي دانشآموزان استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده ها در دو سطح آمار توصيفي)ميانگين و انحراف معيار( و در سطح استنباطي از آزمون تحليل كوواوريانس (ACNOVA (در سطح معناداري 05/0 استفاده شد. يافته ها: نتايج نشان داد كه واقعيت درماني بر سبك هويتي دانشآموزان دختر دبيرستاني اثر معناداري داشت. شناخت درماني بر سبك هويتي دانشآموزان دختر دبيرستاني اثر معناداري داشت)001/0>P .)بين ميزان اثربخشي واقعيت درماني و شناخت درماني بر سبك هويتي دانشآموزان تفاوت معناداري وجود نداشت. بحث و نتيجه گيري: ميتوان نتيجه گرفت كه با شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي و واقعيت درماني ميتوان نوجوانان را در راستاي رسيدن به هويت موفق كمك كرد.