چكيده فارسي :
38 سال خدمت در عرصه تعليم‌وتربيت كه سال‌هاي زيادي از آن با مديريت سپري شده، اندوخته‌اي را فراروي مؤلف سلسله مطالب موفقيت در مديريت قرار داده است كه بتواند با فراغ بال با مديران جوان سخن بگويد. در اين سلسله مطالب، كه در سه شماره اين دوره از مجله تقديم حضور خوانندگان خواهد شد، مؤلف تجربه‌هاي خود را از آموزه‌هاي مديريتي پيتردراكر، مربي بزرگ مديريت در قرن بيستم به اشتراك گذاشته و نكاتي را براي استفاده مديران جوان آماده كرده است. خوانندگان مجله مي‌توانند براي تكميل مباحث، به كتاب‌هاي گوناگوني كه تاكنون از نويسنده اين مجموعه مطالب منتشر شده است، مراجعه كنند. موفقيت به روي كساني لبخند مي‌زند كه كاردان باشند، به توانايي‌هاي خود واقف باشند و در يك كلام خود را بشناسند. كاميابان بزرگ بشري چون نظامي گنجوي، شيخ بهايي و ابوريحان بيروني و نيز افرادي مانند اديسون، داوينچي و موتزارت، چون بر خود مديريت داشتند، به بزرگان تاريخ تبديل شدند. ممكن است بگوييم اين‌ها افراد نادري بوده‌اند كه استعدادها و مهارت‌هايي شگرف و غيرعادي و خارج از حد تصور انسان‌هاي معمولي داشته‌اند. بله، همين خود يك نكته مثبت است، ولي اينكه افراد حتي با وجود استعداد كم، بتوانند موفق شوند، به‌طور مستقيم با مديريت آن‌ها بر خويشتن مرتبط است. مدير بايد بياموزد كه چگونه خود را تكامل بخشد و به حدي ارتقا يابد كه بتواند در ميان مديران هم رده خويش، بيشترين سهم و مشاركت ممكن را از آن خود كند. اگر زندگي كاري خود را 50 سال تصور كنيم و نيمي از اين زمان را به مديريت اشتغال داشته باشيم، بايد لحظه‌اي از هشيار بودن و فعاليت سرزنده دست برنداريم و لازمه اين امر، آگاهي از چگونگي و زمان ايجاد تغيير در شغلمان است؛ چه مدير باشيم، چه نباشيم.
