چكيده فارسي :
«ارزشيابي» كاري است كه هر كدام از ما هر روز بارها انجامش ميدهيم؛ در موقعيتهاي مختلف، چيزي، ايدهاي، كسي، رفتار يا گزارهاي، شواهدي را بررسي و در مورد كيفيت آن داوري ميكنيم. مثلاً وقتي قرار است در جلسهاي شركت كنيم، پيش از جلسه در مورد حرفهايي كه قرار است در جلسه بزنيم، فكر ميكنيم و ايدههايي را كه به ذهنمان ميرسد، بررسي و ارزشيابي ميكنيم تا آنهايي را كه براي اقناع ديگران كاراترند، انتخاب كنيم يا بعد از اينكه گفتوگويي چالشي با فرزند نوجوانمان داريم، ذهنمان مشغول بررسي كيفيت اين گفتوگو و قضاوت در مورد مشاركتي ميشود كه در گفتوگو داشتهايم. به بيان ديگر، به دنبال يافتن جواب اين سؤاليم كه «آيا اين بار به اندازه كافي خوب گفتوگو كردم؟» در واقع در چنين موقعيتهايي بخشي از درون ما مشغول فعاليت «ارزشيابي كردن» است؛ فعاليتي كه پيشنياز بسياري از انتخابها و تصميمهاي ما و ريشه خيلي از احساسهايي است كه نسبت به خودمان و كيفيت كارهايمان پيدا ميكنيم. من اسم اين بخش از وجودمان را «ارزياب درون» ميگذارم و در ادامه اين يادداشت نيز با همين نام صدايش ميكنم.