بررسي مقايسه تطبيقي بحران هاي اقتصادي و اجتماعي (مطالعه موردي : ايران)

تعريف دقيق كمي و كيفي براي بحران ممكن نيست. معمولا پژوهشگران بر نشانه هاي بحران تكيه مي كنند؛ اما اين نشانه ها ممكن است از بحران پنهان چيزي به دست ندهند. انگيزه هاي بحران ممكن است اجتماعي مشخص، اجتماعي عمومي، فقري، فرهنگي، ديني، سياسي، اقتصادي يا واكنشي باشد. اما بحران ها ممكن است اين انگيزه ها را به يكديگر تبديل يا با هم تركيب كنند. از ميان عوامل اصلي كه از سازوكار نظام بحران زا بيرون مي آيد، اختلاف طبقاتي، خواست هاي اقتصادي، مشكلات و تعارض هاي اجتماعي مهم ترند. اين عوامل ممكن است ناگهاني كار كنند يا آشكار و پنهان بحران را ريشه دار و گسترده سازند. در دنياي امروز اگر حكومت ها نتوانند با مديريت هاي مقتدر و مردمي با بحران مقابله و از آن پيشگيري كنند آن را به دست عوامل محرك خارجي يا عوامل سو استفاده گر مي سپارند كه آن ها نيز از ناآگاهي ها بهره مي برند. هدف اصلي اين مقاله بررسي مقايسه تطبيقي بحران هاي اقتصادي و اجتماعي در جمهوري اسلامي ايران مي باشد. بدين منظور از داده هاي مركز ايران براي شاخص هاي اقتصادي و اجتماعي طي سال هاي 1390-1394 استفاده شده است. اين پژوهش به روش توصيفي - تحليلي انجام گرفته و ابزار تحقيق مطالعات كتابخانه اي و مشاهده ي ميداني ميباشد.

A quantitative and qualitative definition of the crisis is not possible. Usually, researchers rely on the signs of the crisis, but these signs may not give rise to any hidden crisis. Crisis motives may be specific social, social, poverty, cultural, religious, political, economic or reactive. But crises may turn these incentives into one another or combine them together. Among the main factors emerging from the mechanism of the crisis system, class differences, economic demands, social problems and conflicts are more important. These factors may suddenly work or reveal and covert the crisis, rooted and spread. In today's world, if governments cannot cope with and cope with the crisis's powerful and popular governments, they will be driven by external factors or misuse, which also benefit from ignorance. The main objective of this paper is to study the comparative comparison of economic and social crises in the Islamic Republic of Iran. For this purpose, data from the Iranian Center for Economic and Social Indicators during 2011-2013 were used. This research is descriptive-analytic and is a research tool for library studies and field observation.