عنوان مقاله :
سيمرغ اوستايي، سيمرغ اشراقي (پژوهشي در ريشهشناسي تاريخي «سيمرغ» در حكمت اسلامي ـ ايراني)
پديد آورندگان :
بُلخاري قهي ، حسن دانشگاه تهران - گروه مطالعات عالي هنر
كليدواژه :
اوستا , سيمرغ , متون پهلوي , شيخاشراق , حكمت اشراقي
چكيده فارسي :
بدون ترديد «سيمرغ» يكي از مهمترين و جذابترين نمادهاي اشراقي و عرفاني در تمدن اسلامي ـ ايراني است. ردپاي اين مرغ اساطيري را ميتوان در متون اوستايي و پهلوي يافت؛ هم بعنوان مرغي سدرهنشين و طوبينشين و هم با نام حكيمي بلند مرتبه در حكمت زرتشتي. تلفظ اصلي واژۀ سيمرغ در اوستا، «مرغو سه ئه نه»، در پهلوي «سن مورو» و «سه نه موروك» و در مواردي در زبان فارسي، «سيرنگ» آمده است كه مستشرقين آن را به عقاب و شاهين ترجمه كردهاند. شايد ترجمه واژه به عقاب، ناشي از تأمل مترجمان بر واژه syena سانسكريت باشد كه در آن زبان، بمعناي عقاب است و چنانكه ميبينيم اين واژه سانسكريت، از نظر تلفظ بسيار شبيه saena اوستايي است. شيخاشراق در بخشهاي مختلف آثار خود دربارۀ سيمرغ سخن گفته است؛ در رسالاتي همچون صفير سيمرغ، عقل سرخ و فى حاله الطفوليه. او در عقل سرخ با رويكرد و تأويلي بديع كه در حمايت سيمرغ از رستم در جنگ با اسفنديار دارد، در رساله صفير سيمرغ با بيان مقدمهيي كه شرح فضايل سيمرغ است و در فى حاله الطفوليه با بيان طوبينشيني اين مرغ اسطورهيي، از سيمرغ بحث كرده است. نوع پرداختن شيخاشراق به اين بحث بيانگر جايگاه و قداست سيمرغ در ذهن و زبان او و مهمتر از آن، مطالعه و شناخت وي از حكمت ايران باستان است. در اين مقاله از سيمرغ در متون اوستايي و پهلوي و بازتاب آن در حكمت اشراقي سخن ميگوييم.
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه