عنوان مقاله :
ضرورت تبيين مباني نظري تكامل نياز براي ورود فلسفه علم به كلاسهاي زيستشناسي
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
ندرلو، رضا دانشگاه تهران پرديس علوم - دانشكده زيست شناسي - گروه بيوسيستماتيك جانوري
كليدواژه :
علم زيست شناسي , فلسفه تكامل , تاريخ علم , استدلال علمي
چكيده فارسي :
يافتههاي علمي از حدود چهار قرن قبل از ميلاد مسيح تا دوره رنسانس در اروپا حاصل استدلال استنتاجي از گزارههاي ديني و حصول نتايج "مطلقاً درست" بودهاند. از قرن هفدهم استدلال استقرائي نيز در كاوشهاي علمي مورداستفاده قرار گرفت و موجب دستيابي به بسياري از يافتههاي علمي شد. همزمان با ساير علوم، زيستشناسي نيز آبستن انديشههاي جديد شد و بويژه زيستشناسي تكاملي بيشازپيش مطرح و با انتشار كتاب «منشأ گونهها» توسط داروين نوري تازه به روابط بين موجودات زنده تابانده شد؛ اما رشد شاخههاي مختلف زيستشناسي و بويژه روشهاي مورد استفاده در كاوشهاي علمي بسيار سريعتر از توسعه و نهادينه شدن بنيانهاي زيستشناسي تكاملي صورت گرفت. فلاسفه دو هدف اصلي براي علم ترسيم كردهاند كه عبارتاند از «توصيف» و «تفسير» پديدهها و اشياء. توصيف درواقع پاسخ به چگونگي و تفسير پاسخ به چرائي پديدههاست. در زيستشناسي توصيف پديدهها بر مبناي مشاهدات و بررسي علتهاي نزديك و تفسير با بهكارگيري فرضيهها و نظريهها و دستيابي به علتهاي غائي است كه اين علتها اغلب تكاملي هستند. تكامل درواقع علت علتهاست و بدون نگرش تكاملي دستيابي به اهداف علمي در كاوشهاي زيستشناختي بدون نتيجه خواهند ماند؛ در كشور ما چنين كاستيهايي بهوضوح ديده ميشود و براي همين سهم دانشمندان ما در توليد دانشهاي علوم بنيادي بسيار ناچيز و شايد نزديك صفر است. در پايان اين نوشتار نگارنده پيشنهاد ميكند تا دانشجويان زيستشناسي در ابتداي دوره با فلسفه علم آشنايي پيدا كنند تا اهميت نگرش
تكاملي را در پاسخ به سؤالات زيستشناسي بهتر درك كرده، در مسير تحقيقات نيز به كار بندند.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده لاتين
عنوان نشريه :
زيست شناسي ايران