اثر نوسان شبه‌دوسالانه بر شكست امواج راسبي روي اروپا و ‌غرب آسيا از ديدگاه فعاليت موج

دراين مطالعه با استفاده از ميانگين روزانه داده هاي بازتحليلERAInterim  براي ارتفاع ژئوپتانسيلي، دما، تاوايي نسبي و سرعت باد در ترازهاي 300، 200، 150، 100 و50 هكتوپاسكال، كميت هاي فعاليت موج و شارفعاليت موج در شكست‌هاي واچرخندي و چرخندي امواج درفازهاي شرقي وغربي نوسان شبه‌دوسالانه QBO (Quasi Biennial Oscillation) در زمستان دوره 2018-1979محاسبه و بررسي شده اند. نتايج نشان داد كه در شكست واچرخندي و فاز غربي QBO، تقويت جت حاره غربي وابسته به QBO روي اقيانوس اطلس، موجب جابه‌جايي استواسوي جت جنب‌حاره به عرض‌هاي پايين تر مي شود. بدين‌ترتيب جت جنب حاره درپايين دست ناوه (شمال شرقيجنوب غربي) روي شمال غرب آفريقا با جت عرض مياني تركيب مي شود و ناوه در عرض پايين تري روي غرب درياي مديترانه تقويت و شيب محورشمال شرقي جنوب غربي آن نسبت به فاز شرقي بيشتر مي شود. درنتيجه شار استواسوي فعاليت موج ناشي از شكست واچرخندي ناوه، در فاز غربي قوي تر از فاز شرقي QBO است. در شكست چرخندي امواج روي اروپا جت حاره شرقي وابسته به QBO، روي جنوب اقيانوس اطلس تا جنوب آفريقا تقويت مي شود. در شكست چرخندي امواج و فاز شرقي QBO، ناوه روي شرق درياي مديترانه در عرض‌هاي بالاتري تقويت و شيب محور شمال غربيجنوب شرقي ناوه نسبت به فاز غربي بيشتر مي شود. بدين‌ترتيب شار قطب سوي فعاليت موج ناشي از شكست چرخندي نسبت به فاز غربي بيشتر است. درنتيجه علاوه براينكه تعداد شكست امواج روي اروپا درفازشرقي تقريباً نصف تعداد آن در فازغربي QBO است، شكست واچرخندي (چرخندي) امواج روي اروپا در فازشرقي QBO، ضعيف تر (قوي تر) از فازغربي QBO است.