عنوان مقاله :
علم به خود و نتايج آن دربارة علم باطني نزد ژاك مريتن و نسبت آن با آراء ابن سينا
پديد آورندگان :
همايون، حسني دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران , اكبريان، رضا دانشگاه تربيت مدرس - گروه فلسفه و حكمت، تهران، ايران
كليدواژه :
علم سوژه بودگي , علم حضوري به خود , ابژه , عالِم , ژاك مريتن , ابنسينا
چكيده فارسي :
مريتن فيلسوف نوتوماسي، اركان علم انسان را ابژه و شيء خارجي و سوژه معرفي ميكند. او ديدگاه
برخي فلاسفة مدرن دربارة علم به خود را به نقد گذاشته و قائل است علم عالم به خود نميتواند مانند
آنچه دكارت مطرح ميكند، مبنايي براي ساير علوم، يا مانند آراء برخي اگزيستانسياليستها، موضوع
مينامد، متأخر از علوم ديگر است و اساساً » سوژهبودگي « اصلي فلسفه باشد، بلكه اين علم كه آن را
از طريق ابژه نيست؛ چراكه انسان پس از علم به اشياي ديگر، متوجه ميشود كه خود فاعل و موضوع
تمام ابژهها است و بههميندليل جايگاه و كاربرد متفاوتي از ساير معارف بشري دارد؛ ازاينرو، علم
سوژهبودگي معادل علم حضوري )علم به خود( در ديدگاههاي ابنسينا است و برايناساس ميتوان
ايجاد كرد تا ضمن معلومكردن ريشههاي سينوي » علم به خود « گفتوگويي بين او و مريتن در باب
آن، قابليت آراء ابنسينا در حل مسائل امروزي فلسفي نيز خود را نشان دهد. همچنين مريتن در باب
جايگاه و كاربرد اين علم، آن را مبنايي براي علوم رمزي و باطني ميداند. او در اين موضوع از
ديدگاههاي توماس فراتر ميرود و وارد سنت باطني متأثر از ديدگاههاي اشراقي سينوي ميشود