الگوي مديريت اثربخش و حل مساله ناكارآمدي كاركنان

Effective management model and solving employees’ poor performance problem

مديريت كاركنان ناكارآمد يكي از چالش‌هاي بزرگ مديريت دردنياي امروز است.حل اين مساله مي تواند باعث اثربخشي نظام مديريتي شود.سازمان‌ها به عنوان سيستم‌هاي فني-اجتماعي مورد مطالعه قرار مي‌گيرند و انسان نقش مهمي در اين سيستم ايفا مي‌كند.منابع انساني سرمايه‌هاي اصلي سازمان‌ها و مولد مزيت رقابتي براي آن‌ها محسوب مي‌شوند. مديريت نامناسب كاركنان ناكارآمد، منجر به بروز ناكارآمدي در ساير افراد سازمان و كاهش بهره وري سازماني ميشود. تجارب سازمان‌ها نشان مي‌دهد مي‌توان كاركنان ناكارآمد را به موثرترين كاركنان سازمان مبدل ساخت. بنابراين دستيابي به الگويي مناسب براي مديريت كاركنان ناكارآمد در هر سازماني به خصوص آن‌هايي كه با حجم زيادي از كاركنان روبرو هستند، ضرورت دارد.اين پژوهش با رويكرد توصيفي- تحليلي و به‌صورت مقطعي انجام و اطلاعات جمع‌آوري‌شده از طريق مصاحبه نيمه ساختاريافته با 20 نفر از مديران ارشد و مياني معاونت توسعه مديريت و برنامه‌ريزي منابع دانشگاه علوم پزشكي تهران با استفاده از روش تحليل مضمون مورد بررسي قرار گرفه است. تحليل‌هاي صورت گرفته حاكي از آن است كه مديران بر اساس انتخاب روش برخورد با كاركنان ناكارآمد مي‌توانند نقش اساسي در بهبود عملكرد كاركنان ناكارآمد ايفا نمايند و از طرفي اثربخشي روش هاي مديريتي خود را در تمام ابعاد افزايش دهند. نتايج اين تحقيق در قالب الگوي مديريت اثربخش در ناكارآمدي كاركنان ارائه شد كه در آن چهار مرحله شامل شناسايي نشانه‌هاي ناكارآمدي، شفاف‌سازي انتظارات مدير از فرد و ايجاد تعهد، حمايت از فرد جهت رفع ريشه‌هاي ناكارآمدي و اتخاذ رويكرد انضباطي غيرتنبيهي به عنوان شيوه‌هاي مديريت ناكارآمدي تعريف شده است.

Management of poor performers is a big management challenge in today world. Solving this problem can improve the effectiveness of the management system. Organizations as a Sociotechnical system has been studied and human has an important role in this system. Human resources are the main capital of organizations and create competitive advantage for them. Ineffective management of poor performers could result in spreading poor performance in other employees and therefore reduction of organizational productivity. Previous experiences in organizations show that poor performers could be changed to pioneers in the firm. So, it is necessary to achieve a good model for managing poor performers in any organization especially those with huge number of employees. This research by the descriptive-analytical approach has been conducted using thematic analysis. Data were gathered through semi structured interview with 20 managers in department of management development and resource planning of TUMS. Data analysis result in a new managerial model for effective management of poor performers. Results demonstrate that managers has a fundamental role in improving the performance of poor performers according to their method in dealing with them. Also they can improve the effectiveness of their method in all aspects. Results of this research has been proposed in the shape of an effective management model for dealing poor performers. This model has four stages as techniques for managing poor performance including identification of poor performance indicators, clarification of manager expectations and developing commitment, supporting employee to overcome poor performance roots, and using a non-punishment disciplinary approach.