عنوان مقاله :
ديگري استعلايي و ديگري متعالي در ديوان حافظ
پديد آورندگان :
موسوي، محسن دانشگاه اديان و مذاهب , حسيني (ژرفا)، ابوالقاسم دانشگاه اديان و مذاهب
كليدواژه :
ژان پل سارتر , رودلف اتّو , حافظ، شمس الدين محمد , ديگري متعالي , ديگري استعلايي
چكيده فارسي :
ديوان حافظ را مي توان از زاويه ديدهاي متفاوتي به نظاره نشست. با توجه به ابهام در «من» حافظ و ارتباط «من» و «ديگري» يكي از موضوعاتي كه مي تواند در حوزه مطالعات حافظ شناسي مطرح شود، بررسي «ديگري» در ديوان اوست. «ديگري» يك اصطلاح فلسفي است كه از آن برداشت هاي متفاوتي صورت پذيرفته است. با توجه به آنكه حافظ در ديوان خود، افراد را به دو دسته تقسيم مي كند (يك دسته افرادي كه با نظر مخالفت به آنان مي نگرد و گروهي كه نظر موافق نسبت به آنان دارد و دسته دوم، خود را در مقابل يك امر متعالي روبه رو مي بينند)، مي توان دو نوع «ديگري» را در ديوان حافظ تشخيص داد؛ كه ما در اين مقاله از اين دو با عناوين «ديگري استعلايي» و «ديگري متعالي» نام برده ايم. براي تبيين اين دو «ديگري»، به روش تحليلي- توصيفي- تطبيقي، به ترتيب از مباحث «نگاه ديگري» در انديشه سارتر و «مطلقا ديگر» در انديشه رودلف اتو بهره برده مي شود.هدف اين بررسي تطبيقي رسيدن به يك برداشت متفاوت و گسترش معنا در ديوان حافظ است. حاصل تطبيق نخست اين است كه حافظ، خود به عنوان «ديگري»، بر تمدن اسلامي ظهور مي يابد و باعث بازشناسي اهل فرهنگ اسلامي نسبت به خود آن ها مي شود و شخصيت حافظ بدون تشخص معين باقي مي ماند. در دومين تطبيق، حافظ در مقام «من» در مقابل «ديگري متعالي» رازآميزي واقع مي شود كه از طريق هيبت ناكي و جذبه با او مرتبط است.
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني