عنوان مقاله :
فرآيند شكل گيري نوسازي سياسي در ايران با تاكيد بر نقش نظام معرفتي (مطالعه موردي دوره مشروطه و عصر اصلاحات)
عنوان به زبان ديگر :
The Epistemological System and its Impact on Political Modernization in Iranian Society
پديد آورندگان :
صالحي، انسيه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب، تهران، ايران , اكبري نوري، رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب - گروه علوم سياسي، تهران، ايران , آب نيكي، حسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب - گروه علوم سياسي، تهران، ايران , مطهرنيا، مهدي دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم - گروه علوم آينده پژوهي، قم، ايران
كليدواژه :
نوسازي سياسي , حق , نظام معرفتي , مشروطه , اصلاحات , خير
چكيده فارسي :
اگرچه روشنفكران برجسته دوره مشروطه معتقد بودند كه عقب ماندگي ايران ريشه در دو عامل استبداد سياسي و تحجر مذهبي دارد. لذا ريشه اصلي آن در انديشه سياسي قديم است. انديشه سياسي قديم ايران نمي تواند لوازم و الزامات دوران جديد را درك كند. لذا ما فقط شبه مدرن شديم. اين تحقيق با توجه به انديشه سياسي قديم كه نظام معرفتي خير بر حق را منجر مي شود درصدد پاسخ گويي به اين سوال است كه آيا مولفه هاي نظام معرفتي خير بر حق بر فرايند نوسازي سياسي در دوران مشروطه و اصلاح طلبي تاثير گذار بوده اند؟ فرضيه اصلي اين است كه مولفه نظام معرفتي خير برحق اگرچه مثبت بوده اما نوسازي را با اختلال مواجهه كرده است. اين تحقيق با هدف پاسخ به سوالات فوق و معلوم ساختن تأثيرات نظام معرفتي مبتني بر تقدم خير بر حق بر روند نوسازي سياسي در جامعه ايران به روش توصيفي- تحليلي انجام شده است.
چكيده لاتين :
Prominent intellectuals of the constitutional period believed that Iran's backwardness was rooted in two factors: political tyranny and religious petrification. Therefore, its main root is in the old political thought. Old Iranian political thinkers cannot understand the requirements of the new era. So we just became quasi-modern. This study, considering the old political thought that leads to a good epistemological system, seeks to answer the question: Did the components of a good epistemic system influence the process of political modernization during the constitutional and reformist era? Our findings show the component of the epistemic good system, although positive, has hampered modernization. The aim of this study is to answer the above questions and to determine the effects of the epistemological system based on the precedence of good over right on the process of political modernization in Iranian society in a descriptive-analytical method.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي سياسي و بين المللي